سرتاسر جزیره کیش پر از آژانسهایی است که تورهای گشت جزیره، جاهای دیدنی و تفریحات آبی را میفروشند. داخل هر آژانس السیدیهایی نصب شده و ویدئوهایی از تورهایی که برگزار میشوند در حال پخش است. همراه با توضیحات، تصاویر تورهای برگزارشده هم به مسافران نشان داده میشوند. از پاراسل و شاتلسواری گرفته تا غواصی و جُنگهای شبانه همراه با موسیقی زنده که گفته میشود همه پروتکلهای بهداشتی برای اجرای آنها رعایت میشود.
داخل آژانس شلوغ است و پشت پیشخوان سراسری، جوانان زیادی در حال توضیحات تورها و جذب مشتریاند. صدای توضیحات فروشندهها با صدای کشیدن کارت مسافران گره خورده است.
پکیج قیمتها همراه با تصاویر رنگارنگ تفریحات روی میزها گذاشته شده است. ۱۵ دقیقه درباره تفریحات مختلف جزیره و تورهایی که برگزار میشود توضیح میدهد، یک کاغذ جلوی رویش میگذارد و تورهای مورد علاقه مسافر را طبق روزهای اقامتش مینویسد. در نهایت هم طوری که مسافر متوجه نشود میگوید تخفیف ۲۰ درصدی روی هر تور هم برایش لحاظ شده و شماره تلفن مسافر را در سیستم روبهرویش وارد میکند و از مدیر آژانس میخواهد یک پسورد هم برایش صادر کند. هر چه مسافر میگوید دست نگه دارد و هنوز تصمیم نگرفته است، باز هم صفحهای برایش باز میکند و شروع میکند به توضیحات بیشتر تا مسافر مجبور شود حتی یک تور هم شده خریداری کند. مسافر راضی نمیشود و میخواهد بعد از مشورت با همسفرانش تا فردا خبر قطعی را بدهد. فروشنده عصبانی میشود و اینطور جواب میدهد: «شما که قصد خرید نداشتی چرا انقدر از من حرف کشیدی؟ حالا یوزرنیم و پسوردت میسوزه و اگه فردا بیای دیگه نمیتونم بهت تخفیف بدم». مشاجره بین فروشنده تور و مسافر بالا میگیرد و با پادرمیانی مدیر آژانس فروکش میکند. مسافر این جمله را میگوید و از در بیرون میزند: «شما مسافرا رو چی فرض کردین که فقط میخواین به هر طریقی که شده تورتونو بفروشین؟ خب یوزنیم و پسوردی که وارد کردین بسوزه، فدای سرم. میرم از یه جای دیگه تور میخرم.»
به محض اینکه مسافر پایش را بیرون میگذارد اهالی آژانس شروع به مسخرهکردن او میکنند و پشت سرش حرف میزنند و دور هم میخندند.
به آژانس دیگری سر میزنم. فروشنده در حال توضیحدادن به مسافرانی است که برای خرید تفریحات آبی آمدهاند: «اینجا کلوپهای آبی ستارهبندی شدن. پیشنهاد می کنم شما هم برین یه کلوپ پنج ستاره، شاید گرونتر باشه اما مطمئنتره و خطر کمتری داره. قیمت اصلی پاراسلسواری ۳۲۰ هزار تومنه که من میتونم بهتون برای هر نفر ۲۰ هزار تومن تخفیف بدم. مطمئن باشین که هیچکی مثل ما نمیتونه بهتون انقدر تخفیف بده. شما نزدیک ۴۰ دقیقه سوار قایق تندرو میشین و روی دریا قایقسواری میکنید و هفت دقیقه هم روی هوا هستید. خیلی خوبه و من پیشنهاد میکنم حتما امتحانش کنید.» خریدار که راضی شده کارتش را درمیآورد و معامله شکل میگیرد.
میز کناری همان آژانس، پکیج سافاری میفروشد: «ببین عزیزم هیچ آژانسی به اندازه ما انقدر تخفیف نمیده. حالا میل خودته و میتونی چند جای دیگه هم سر بزنی اما مراقب باش چون همه جای جزیره تورهای مطمئنی بهت نمیفروشن. من میتونم ۲۷ هزار تومن بهت تخفیف بدم و شما با ۳۰۰ هزار تومن یه روز خوبو پشت سر بذاری و هم سافاری بری و هم شترسواری، موتورسواری و کارتینگ رو یه جا داشته باشی. تازه اگه تورهای دیگهت هم از همین جا بخری میتونم ۳۰ هزار تومن بهت تخفیف بدم. مثلا تور گشت دور جزیره رو با اتوبوس دو طبقه همه جا ۹۷ هزار تومن حساب میکنن اما من برای شما ۳۰ هزار تومن حساب میکنم. خوبه؟»
- رفت و برگشت از هتل هم روی تور سافاریتون هست؟
- نه عزیزم. این پکیج ترنسفر رفت و برگشت نداره اما باز من میتونم یه آفر خوب دیگه بهتون بدم. شما تاکسی بگیر، برو اونجا و رسیدتو نشون بده به اندازه مبلغی که کرایه تاکسی دادی از خدمات کافی شاپش استفاده کن.
- خانوم، تا اونجا ۴۰ هزار تومنم کرایه دادم. آخه تو کافیشاپ خوارکی ۴۰ هزار تومنی داریم؟
فروشنده می خندد و با طنازی خاصی بحث را به گرانی و تورم میکشاند و تورش را میفروشد.
سراغ یکی از آژانسهایی که در یکی از مراکز تجاری دایر است میروم و قیمت تور گشت جزیره را میپرسم. پاسخ این است: «قیمت تورِ دور جزیره با اتوبوس دو طبقه ۹۵ هزار تومنه و همون تور با ون ۴۵ هزار تومنه که فرق خاصی ندارن و فقط یکیش به خاطر اتوبوس دو طبقه گرونتر از اون یکیه وگرنه هر دوشون شامل بازدید از درخت سبز، کلبه هور یا دماغه، خانه بومیان کیش، دیدن غروب آفتاب در کنار کشتی یونانی، کاریز یا همون شهر زیرزمینی، شهر تاریخی حریره و خرید از بازار عربها میشه.»
فروش تورها فقط به آژانسها ختم نمیشوند بلکه به محض رسیدن پای مسافر به فرودگاه سعی میشود هر کسی تور خودش را بفروشد. برای مثال بلیت پارک آبی در فرودگاه با ۴۱۰ هزار تومان فروخته میشود اما همان بلیت در مراکز دیگر با۵۰۰ هزار تومان عرضه میشود و هیچکس هم نمیداند این میزان تخفیف بر چه اساسی محاسبه میشود! برخی از مسافرانی هم که از این تور استفاده کردهاند میگویند برخی از دستگاهها به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیلند و امکان استفاده از آنها وجود ندارد اما فروشندهها هنگام فروش به این موضوع اشاره نمیکنند.
به محض ورود مسافران به هتل، مسئول فروش تورهای داخل هتل هم با برنامههای متنوع وارد میشود و جلوی مسافران را میگیرد و به آنان تاکید میکند که گول فروشنده تورهای آژانسهای جزیره را نخورید!
پروتکل بهداشتی در تورهای فروختهشده رعایت نمیشوند و تمام صندلیهای یک ون را پر از مسافر میکنند و با یک آهنگ شاد و تشویق مسافران به کفزدن، سر و ته تور را هم میآورند.
همراه یکی از همین تورها میشوم تا نحوه برگزاری آن را از نزدیک ببینم. تور با ۴۵ دقیقه تاخیر برگزار میشود. ون پر از مسافر است و هیچ صندلی خالی وجود ندارد. تنها وسیله تهویه ماشین، کولر است و راهنما اجازه نمیدهد پنجرهها باز باشند. جدیدترین آیکونی که به تورها اضافه شده عکاسی از مسافران توسط راهنمای گردشگری است. همه راهنماها بدون استثنا به جای کارت راهنمایان، یک دوربین دیجیتال دور گردنشان آویزان میکنند و بیشتر وقتشان را برای عکاسی از مسافران میگذارند که نتیجه عکسها کادربندیهای عجیب و غریب و بدون آشنایی با فنون عکاسی است! یکی از توضیحات اولیه راهنما به مسافر این است که مسافران دیگر را معطل نگذارند و سر ساعت سوار ماشین شوند در حالی که خودشان وقت مسافران دیگر را تلف میکنند تا از چند مسافر خاص که میدانند مشتری عکسهایشان هستند، عکاسی کنند.
تقریبا همه راهنمایان و راننده تورها مهاجرند و در جزیره کار میکنند و به محض ورود به هر مکان دیدنی از مسافران میخواهند ورودی را خودشان بپردازند. زمانی هم که مسافران اعتراض میکنند که هنگام خرید تور چیزی در اینباره به آنان گفته نشده است اظهار بیاطلاعی میکنند و میگویند «باید با آژانس صحبت کنید».
شهر تاریخی حریره از داخلِ ونِ در حال حرکت به مسافران نشان داده میشود، وقت مسافران برای تماشای غروب آفتاب در کنار کشتی یونانی هم توسط راهنمای تور و عکاسی از یک زوج تلف میشود. بازدید از بازار عربها که هنگام خرید تور وعده آن داده شد، جایش را به بازدید از یک بازار جدید و کثیف میدهد که محدود به چند غرفه با اجناس بیکیفیت و بُنجل است تا راهنمایان بتوانند عکسهایی که گرفتهاند به مسافران بفروشند.
هر فِریم عکس با توجه به سایز آن با قیمت ۳۵ تا ۱۰۰ هزار تومان و هر فایل آن هم بین ۱۰ تا ۳۰ هزار تومان به صورت جداگانه به مسافران فروخته میشود.
در نهایت مسافرانی که متقاضی دیدن شهر زیرزمینی یا همان کاریز هستند جلوی مجموعه به امان خدا رها میشوند و مابقی مسافران که هر کدام از جلوی هتل محل اقامتشان سوار ماشین شدند، جلوی یکی از مراکز خرید پیاده میشوند.
این ماجرا فقط در کیش وجود ندارد بلکه مسافران در همه شهرها و اماکن گردشگری کم و بیش با چنین سودجوییهایی مواجه میشوند. تورهای گردشگری بعد از فراز و نشیبی که شیوع ویروس کرونا برایشان به همراه داشت، فعالیت خود را با قیمتهای افسارگسیخته از سر گرفتهاند اما به نظر میرسد این بار هیچ نظارتی روی فعالیت آنها وجود ندارد.
وزیر جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اخیرا از دفاتر خدمات مسافرتی خواست که سفر برای اقشار کمدرآمد ارزان شود زیرا سفر و شادی حق همه مردم است؛ نه فقط یک گروه خاص. با این وجود آنچه مسافران بعد از سفر در کنار سوغاتی و خاطره همراه خودشان میآورند نقرهداغشدنشان است.