سالنامه نوروزی همشهری گفتگویی با وزیر بهداشت دولت رئیسی داشته است. در این مطلب آمده است؛
بهرام عین اللهی وقتی بر صندلی بالاترین مقام وزارت بهداشت تکیه زد، روزانه نزدیک به 700 نفر به دلیل ابتلا به کرونا جانشان را از دست میدادند و کشور، درگیر پیک پنجم کرونا بود؛ پیک کشنده «دلتا». بهرام عیناللهی، در دوران سختی وزیر بهداشت شد. پیش از او، سعید نمکی بیش از یک سال و نیم در میدان کرونا درن برد بود و از شهریور با تغییر دولت، جای خود را به نفر بعدی داد.
آن زمان محمولههای واکسن پشت مرزها مانده بود و مراکز واکسیناسیون سرریز از مردم هراسیده از ابتلا بود که در صفهای طولانی انتظار رسیدن واکسنها را میکشیدند. داروهای کرونا به دلیل تجویز بالا در پیک پنجم، در دسترس نبود، تختها در اشغال بیماران بدحال بود و پزشکان و پرستاران خسته از ماهها تلاش، به نوبت به قرنطینه میرفتند. حالا نزدیک به 6 ماه از حضور وزیر جدید در وزارت بهداشت میگذرد و تیم او، پس از یک دوره آرامش، با پیک ششم کرونا این بار با سویه اومیکرون، درگیر است.
هر چند که خبرهای رسیده از مراکز درمانی حکایت از فروکش کردن پیک ششم دارد. نوروز 1401، متفاوت از دو نوروز قبلی است، درصد قابل توجهی از ایرانیان واکسینه شدهاند. کادر درمان نفسی تازه کرده و ویروس نسبت به 2 سال قبل، کشندگیاش را کمتر کرده است. بهرام عیناللهی با چنین شرایطی در چند روز باقی مانده به پایان سال، پای گفتوگو با خبرنگاران همشهری مینشیند و به پرسشهایی درباره چالشهای 6 ماه مدیریت کرونا، نگرانیها و بحرانهای احتمالی آینده، مشکلات بودجهای، مطالبات کادر درمان و حاشیههای خبری، پاسخ میدهد.
شما در شرایطی تصدی وزارت بهداشت را به عهده گرفتید که کرونا در پیک پنجم، روند کاهشی داشت اما حالا در پیک ششم وضعیتی تقریبا بحرانی را تجربه میکنیم، تجربه شما از حدود 6 ماه مدیریت بخشی از نظام سلامت چگونه بود؟
در آغاز کار دولت سیزدهم، آمار ابتلا به بیماری کرونا و فوت ناشی از آن بالا بود و بر این اساس حفظ جان مردم اصلیترین هدف در دولت و وزارت بهداشت شد. همان زمان در دنیا ثابت شده بود که واکسیناسیون در کنار رعایت شیوهنامههای بهداشتی، مهمترین عامل کاهش ابتلا به کرونا و میزان مرگ است، به همین دلیل تامین واکسن کرونا و سرعت در تزریق واکسیناسیون جزو اولویتهای ما قرار گرفت. تا آن زمان تعداد واکسنهای تامین شده در کشور کمتر از 20 میلیون دوز بود. با پیگیری رئیسجمهوری، معاون اول او و تلاشهای دستگاههای اقتصادی و دیپلماسی تامین گسترده واکسن میسر شد. با اینکه انتظار باران واکسن داشتیم اما سیلی از واکشن به سوی کشور روانه شد. این در حالی بود که در ماههای ابتدایی دولت سیزدهم انتقادهایی هم مطرح بود که چرا دولت اقدام به واردات واکسن کرده، اما حجم واکسنهای تولید داخل چندان زیاد نبود و مجبور بودیم برای افزایش ایمنی مردم در مقابل این ویروس، هر چه سریعتر واکسن تهیه کنیم.
در کنار تامین واکسن خارجی، حمایت از تولیدات داخلی را در دستور کار قرار دادیم. تا آن زمان فقط 2 واکسن «کوو ایران برکت» و «پاستوکووک» مجوز مصرف اضطراری را دریافت کرده بودند اما امروز علاوه بر این دو، مجموعه واکسنهای «ازی کووپارس»، «اسپایکوژن»، «فخرا» و «نورا» هم در سبد واکسیناسیون کشور قرار گفتهاند. چندین واکسن دیگر هم در صف دریافت مجوزهای تحقیقاتی و ورود به این سبد هستند. پس از تأمین واکسن، مهمترین اقدام تزریق آن در حجم گسترده بود که حتی با تکیه به تمام توان مجموعه وزارت بهداشت هم شاید نیاز به زمان یک تا دو ساله داشتیم تا واکسیناسیون در این حد گسترده محقق شود اما در یک فراخوان ملی، دست کمک به سوی مردم دراز کردیم و شاهد مجاهدتهایشان در این حوزه بودیم. مردم با مشارکت گسترده در تزریق واکسن توانستند نام ایران را جاودانه کنند.
حسینیهها، مساجد، مصلاهای نماز جمعه، استادیومها و ورزشگاهها، پایگاههای بسیج و اورژانس با مشارکت گسترده مردم و گروههای جهادی، تبدیل به مرکز واکسیناسیون شد و حتی در برخی هفتهها به اندازه کل جمعیت برخی کشورهای همسایه، واکسن کرونا تزریق کردیم. این امر ناشی از اعتماد مردم به مجموعه حاکمیت و دگردوستی مردم ایران در مقابل همنوعان خود بود. امروز 92 درصد از افراد واجد شرایط دریافت واکسن یک دوز، 85 درصد 2 دوز و 35 درصد نیز 3 دوز واکسن کرونا را تزریق کردهاند. این آمارها فراتر از حد تصور جامعه بینالملل و بالاتر از خیلی کشورهایی بود که خود را پیشرفته و متمدن میدانند.
زمانی که وزارت بهداشت را تحویل گرفتید، نظام سلامت چه شرایطی داشت؟
18 ماه از شیوع اپیدمی کرونا میگذشت و شاهد 5 پیک در کشور بودیم که 2 پیک (سوم و پنجم) سیاهترینشان بود. اگر منصفانه قضاوت کنیم، در پیک سوم بیماری (اول آذر 1399) با اجرای طرح جامعه مدیریت هوشمند کرونا به منظور کنترل موج سوم بیماری و اجرای طرح شهید سلیمانی با غربالگری بیش از 17 میلیون خانواده، اقدام بزرگی در کاهش طغیان بیماری صورت گرفت اما پس از آن اجرای طرحها، شیوهاه و پروتکلهای ضد کرونا که از یک سال و نیم پیش به تصویب رسیده بود با گذشت زمان از یادها رفت. در مواجهه با پیکهای چهارم و پنجم کارشناسان حوزه سلامت «لاک دوان» موقت و نظارت جدی و اعمال قاطع تعطیلی دو هفتهای را راهکار برونرفت از شرایط بحرانی اعلام میکردند اما عملا هیچ تصمیمی تا 15 مرداد گرفته نشده بود.
در پیک پنجم هم روزهای دلهرهآور و سخت با شرایط تلخ، روح و ذهنمان را آزرده میکرد؛ روزانه بیش از 700 جانباخته، اعمال قرنطینههای خانگی، وضع اسفناک بیمارستانها و سردخانهها، صفهای طولانی چند روزه برای بستری، کمبود تختهای بیمارستانی، خستگی و فشار شدید روانی و مطالبات معوق کادر درمان به ویژه پرستاران، کمبود دارو، سرم، سرنگ تزریق و داروی ضدکرونا در داروخانهها. علاوه بر این مشکلات، محدودیت در ارائه خدمات به مردم در مشاغل خدماتی، کمبود واکسن کرونا و صفهای طولانی چند صد متری در مراکز تزریق واکسن، محدودیتهای مسافرتهای بین شهری، تعطیلی برخی از کسب و کارها و بازار هم اخبار ناخوشایندی بود که هر روز از رسانههای مختلف منتشر میشد.
رئیسجمهوری آن زمان تاکید زیادی به حل مشکلات مردم داشت و شخصا با حضور در مراکز درمانی و داروخانهها، پیگیر حل این مشکلات شدند. البته در دولت قبل، وزرت بهداشت تلاشهایی را برای واردات واکسن انجام داده بود اما میزان تولید و واردات به کندی پیش میرفت، به شکلی که تا 22 مرداد تنها 5/18 میلیون واکسن در کشور تزریق شده بود اما با روی کارآمدن دولت جدید، در مدت 100 روز آمار واکسیناسیون عمومی از مر 100 میلیون دوز فراتر رفت. پیرو افزایش تعداد پایگاههای واکسیناسیون، با واردات و تامین واکسنهای موردنیاز مردم دیگر خبری از صفهای طولانی واکسیناسیون نبود. در بازدیدهایی که در نخستین روزهای مسوولیتم از مراکز واکسیناسیون داشتم تاکید میکردم که نباید شاهد صفهای واکسن باشیم و شرایط باید به گونهای باشد که ما منتظر حضور مردم برای تزریق واکسن بمانیم که عملا چنین روندی هم اتفاق افتاد.
با وجود سرعت قابل توجه در تزریق واکسن اما به دلیل منتشر نشدن مطالعات درباره آنها، این روزها میل مردم به تزریق واکسن کمتر شده است؟ دلیل منتشر نشدن این مطالعات چه بود؟
تاکنون مطالعات زیادی در مورد واکسنهای کرونا در ایران تهیه و منتشر شده است. اطلاعات مربوط به اینکه چه تعداد از مبتلایان و فوتشدگان اصلا واکسن تزریق نکرده یا ناقص تزریق کردهاند، در وزارت بهداشت موجود است. هر روز این آمار از بیمارستانهای تحت پوشش جمعآوری و به دانشگاههای علوم پزشکی و در نهایت وزارت بهداشت فرستاده میشود. انتشار گزارش بستری شدگان در بیمارستانها بر حسب اینکه واکسن زده یا نزده باشند هم کار سخت و دشواری است و پدیدهای نیست که تازه به نظر برخی افراد خطور کرده باشد. ما هم در معاونت بهداشت و معاونت درمان این آمار را در اختیار داریم اما انتشار آن نیازمند تحلیل درست و علمی از اطلاعات خام است. به همین دلیل معاونت تحقیقات و فناوری را مامور کردهایم که در این زمینه گزارشی علمی با استفاده از نظریات صاحبنظران تهیه و اعلام کنند که امیدواریم این گزارش پس از فروکش کردن موج ششم بیماری منتشر شود.
آیا در دیگر نقاط جهان هم وضعیت چنین است یا شرایط بهتری دارند؟
در کمتر کشوری در جهان میبینید که 100 درصد مردم اقدام به تزریق کرونا کرده باشند. در همه جای دنیا جنبشهای ضدواکسن فعالیت دارند و کشور ما هم مستثنی از این امر نیست. هدف ما نه مقابله با این گروهها بلکه اقناعسازی و تشویق مردم به واکسیناسیون با ارائه اطلاعات مفید و بیان فواید واکسیناسیون بوده است. بارها از تریبونهای رسمی اعلام کردهایم که بیشتر مبتلایان و فوتشدگان یا اصلا واکسن تزریق نکردهاند یا ناقص تزریق کردهاند. در پیک ششم هم اعلام کردیم که 90 درصد موارد مرگ و میر بیماری کرونا در کشور، واکسن تزریق نکرده بودند و مرگ و میر واکسن نزدهها، بیش از 10 برابر افرادی بوده که واکسن تزریق کردهاند.
البته اینکه بگوییم چند درصد از بستریشدگان، واکسن کرونا تزریق کرده بودند شاید تحلیل درستی نباشد، چراکه واکسن کرونا در حجم بسیار زیاد و میلیونی تزریق شده و طبیعتا بروز بستری در این جمعیت که معادل بیش از 90 درصد جامعه است، بیشتر از 10 درصد دیگر است. در گزارشی که اخیرا کمیته علمی کشوری کرونا از بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانهای قم، اراک و همدان تهیه کرده بود مشخص شد که هیچ یک از بیماران بستری، واکسیناسیون خود را تکمیل نکرده و 3 نوبت واکسن تزریق نکرده بودند. 60 درصد از آنها واکسن تزریق نکرده و 40 درصد دیگر هم یک دوز و یا به ندرت دو دوز واکسن کرونا را تزریق کرده بودند.
برنامه شما در بدو ورود به وزارت بهداشت برای ساماندهی نظام سلامت به ویژه آسیبهای دوران کرونا چه بود و در این مدت کوتاه کدامیک محقق شده است؟
علاوه بر واکسیناسیون که برنامه اول و مهم ما بود، طرح شهید سلیمانی، بیماریابی و خدمت به مردم را با جدیت دنبال کردیم. کمیته علمی کرونا هم اب حضور استادان برجسته کشور تشکیل شد و جمعبندی نظرات آنها در اختیار ستاد مقابله با کرونا قرار میگیرد تا تصمیمات مبتنی بر تخصص آنها موجب برنامهریزیهای بهتر برای کشور شود. در حقیقت مهمترین برنامه ما، استفاده از خردجمعی و نظرات تخصصی متخصصان و دانشمندان برتر کشور بود که این سیاست تا پایان کار ما در وزارت بهداشت ادامه دارد. یکی از مهمترین برنامههای مدنظر من، کاهش هزینههای پرداختی از جیب مردم بود. این در حالی است که در قانون برنامه ششم توسعه این هزینه 25 درصد است اما مردم اکنون 40 درصد هزینههای سلامت را میپردازند. تلاش میکنیم با استفاده از منابع مالی پایدار آن را کم کنیم. بهداشت و پیشگیری بر درمان اولویت دارد و این اصل در برنامههای ما بسیار حائز اهمیت است. توجه به بهداشت و پیشگیری در کرونا به خوبی اثرات ارزشمند خود در مقابل توجه به درمان را اثبات کرده است. حوزه بهداشت و پیشگیری در سالهای اخیر به ویژه با اپیدمی کرونا مورد غفلت واقع شده بود کما اینکه توجه به این امر مهم مورد تاکید مقام معظم رهبری هم قرار دارد. ایشان به یک اصل مهم یعنی لزوم بازسازی و تقویت شبکههای بهداشت کشور تاکید کردهاند. شبکههای بهداشت یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است که افراد زیادی در این حوزه زحمت کشیدهاند و برخی از آنها دیگر در بین ما نیستند. اعتقاد داریم که هر قدر در حوزه بهداشت و پیشگیری هزینه شود، سرمایهگذاری برای آینده خواهد بود و میتواند هزینههای بالای حوزه درمان برای نظام سلامت، افراد و خانوادهها را پیشگیری کند. در این زمینه مهم است که بیمهها هم از خدمات بهداشتی حمایت کنند چراکه فایده آن به خودشان برمیگردد. این اولویت با اصلاح سبک زندگی و تغذیه مردم منجر به کاهش بیماریهای مزمن و غیرواگیر، چاقی، دیابت، فشار خون بالا و چربی بالا خواهد بود. کرونا نباید ما را از توجه به سایر بیماریها به ویژه بیماریهای غیرواگیر، غافل کند. حتما یکی از این برنامهها، تسهیل زیرساختهای الکترونیک سلامت است که نظام ارجاع و پزشک خانواده را توانمند و تقویت میکند.
نگاهتان به پرونده سلامت الکترونیک چطور بود؟ چه برنامهای برایش داشته و دارید؟
باتوجه به اینکه در موضوع پرونده سلامت الکترونیک وضعیت خوبی نداشتیم از همان روزهای ابتدایی بر تقویت کمی و کیفی آن تاکید کردم. در این 6 ماه با وجود چالشهای مزمن و قدیمی توانستیم پیشرفت قابلتوجهی در این بخش داشته باشیم، هر چند تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله داریم. حرکت به سمت پژوهشهای کاربردی را به طور جدی آغاز کردهایم. یکی از برنامههای مهم ما در مورد مراکز تحقیقاتی این است که هر کدام از آنها باید یک محصول یا خدمت جدید داشته باشند و در این حوزه، معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت برنامههایی برای ارزیابی مراکز تحقیقاتی دارد. با استفاده از توانمندی شرکتهای دانشبنیان و تکیه بر توان داخلی برنامه داریم که تولیدات غذا، دارو و تجهیزات پزشکی را ارتقا دهیم. سیاستهای جمعیت و فرزندآوری هم از موضوعات مهمی است که علاوه بر جنبه قانونی به دلیل تاکیدات ویژه مقام معظم رهبری برای ما حکم واجب شرعی پیدا کرده است. در قرارگاهی که با فرماندهی خودم در این مورد تشکیل شده سعی میکنیم از تمام پتانسیلهای قانونی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دینی برای رسیدن به اهداف تعیین شده برای اجرای قانون جوانی جمعیت، حمایت از خانواده و تحقق سیاستهای جمعیتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری حرکت کنیم، چراکه تهدید جمعیت و نرخ رشد پایین آن را بزرگترین تهدید علیه نظام میدانیم. پیش از این در اجرای سیاستهای کاهش جمعیت، وزارت بهداشت نقش اساسی و محوری را برعهده داشت و حالا هم برای سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت سعی داریم که همان نقش اساسی را ایفا کنیم. در این زمینه اقداماتی در حمایت از زوجین نابارور و پوشش بیمه آنها، ترویج زایمان طبیعی و رایگان را در دستور کار داریم و امیدواریم که این اقدامات با سایر راهکارهای تشویقی، موجب افزایش رشد جمعیت شود. اما مهمترین نقشه راهی که در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته و در اجلاس روسای دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی سراسر کشور در مشهد مقدس نیز تصویب شد، اجرای طرح عدالت و تعالی نظام سلامت است که اهداف، برناهمها و سیاستهای پیشروی وزارت بهداشت در سالهای آینده را دنبال میکند. تقویت و بازسازی نظام شبکه بهداشت و درمان، افزایش رضایتمندی گیرندگان خدمت در حوزه درمان، خودکفایی در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی، تقویت آموزش پزشکی و بومیگزینی، حمایت از تحقیقات کاربردی، توسعه طب سنتیا یرانی با رویکرد علمی و آکادمیک، ارتقای شاخصهای بهداشتی و درمانی، از بین بردن ناعدالتی در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق کمتر توسعه یافته، ارتقای سواد سلامت جامعه و تقویت خودمراقبتی، تربیت نیروی انسانی متعهد، متخصص، متدین و انقلابی، کنترل بیماریهای غیرواگیر، تقویت پوشش بیمه همگانی سلامت، اجرای پزشک خانواده و نظام ارجاع، تقویت نقش مردم و خیران در حوزه سلامت، ارتقای بهرهوری در منابع، امکانات و نیروی انسانی در این برنامه دیده شده است.
در ماههای گذشته درباره حذف کمیته واکنش سریع کرونا هم با وجود عملکرد قابلقبول در مهار کرونا انتقاداتی مطرح شد تا جایی که بسیاری از متخصصان معتقدند حذف این کمیته و انجام نشدن اقدامات پیشگیرانه منجر به وقوع پیک ششم در کشور شد. چرا این اتفاق افتاد؟
برنامه واکنش سریع در وزارت بهداشت یک برنامه سازمانی است که مسوولیت آن در معاونتهای بهداشت و درمان وزارت بهداشت قرار دارد. بر این اساس تیمهایی از سالها قبل تعلیم دیده و کار ارزیابی و واکنش سریع را به عهده دارند، هیچ وقفهای هم در کار آنها ایجاد نشده و تحت نظارت مستقیم ما قرار دارند. عزیزان در کمیته واکنش سریع کرونا طی شیوع پاندمی کووید-19 زحمات بیشتری کشیدند اما از ابتدای مسوولیتم تلاش کردم از تشکیل کمیتهها و فعالیتهای موازی که باعث سردرگمی مسوولان استانی میشود جلوگیری کنم که مورد استقبال هم قرار گرفت. پیک ششم را هم خیلی زود پیشبینی و برای آن برنامهریزی کردیم که از جمله آنها واکسیناسیون برای گروههای سنی 12 تا 18 سال و به دنبال آن گروه سنی 5 تا 11 سال بود. این در حالی است که هنوز بسیاری از کشورهای اروپایی چنین برنامهای را شروع نکرده بودند.
یکی از انتقادات در این باره این بود که کانونهای آلودگی بیماری دیرتر شناسایی میشد...
باید توجه داشت که سرعت انتقال اومیکرون قابل مقایسه با سویههای پیشین کرونا نیست و ویروس هم برای ورود به کشور، منتظر رودید نمیماند. متخصصان در ابتدای ورود اومیکرون به کشور هشدار میدادند که ممکن است مبتلایان روزانه به 100 هزار نفر و موارد مرگ و میر به هزار نفر در روز برسد اما با اثربخشی واکسنها و رعایت پروتکلها، شاهد چنین آماری نبودیم. از سوی دیگر آغاز تزریق نوبت سوم برای افراد بالای 18 سال در سراسر کشور، تشدید اقدامات اطلاعرسانی و برنامههای کنترل رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح فردی و اجتماعی همچنین اقدامات کنترلی در مناطق مرزی و ... انجام شد اما عدهای چشم روی همه این اقدامات بسته و اینگونه القا کردند که پیک ششم قابل پیشگیری بوده است، درحالیکه در هیچ جای جهان چنین نبود و تلاش ما هم این بود که به اقشار و گروههای آسیبپذیر در کرونا و به ویژه اومیکرون توجه ویژه وجود داشته باشد.
در مدتی که وزیر بهداشت هستید، برآورد شما از بحرانهای ناشی از کرونا و خسارت مالی برای نظام سلامت چیست؟
معنی بازدهی اقتصادی و عباراتی مانند ورشکستگی و ناکارآمدی اقتصادی در نظام سلامت با سایر حوزههای حاکمیتی بسیار متفاوت است. بیمارستانها و مراکز ارائه خدمات سلامت هرچند بهعنوان یک بنگاه اقتصادی نباید به مقوله سوددهی و منفعت مالی بپردازند اما با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و منابع عمومی و همچنین نیاز این مراکز به منابع مالی برای تداوم خدمات در شرایط فعلی بسیار حیاتی است. متناسب نبودن میزان درآمد مراکز و بیمارستانها با میزان هزینههای آنها در نظامهای سلامت دنیا و مخصوصا در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین از چالشهای رایج است. در کشور ما هم بسیاری از مراکز ارائه خدمات بدون کمک و منابع دولتی در شرایط فعلی قادر به ادامه فعالیت نیستند اما نکتهای که اقتصاد سلامت را با برخی حوزههای اقتصادی متمایز میکند، درآمدهای اختصاصی بیمارستانها و وزارت بهداشت در قبال ارائه خدمات بهداشتی و درمانی است. در بحران کرونا این درآمدها به دلیل ارائه خدمات به بیماران کووید-19، کاهش چشمگیری داشت. کاهش 50 درصدی درآمد بسیاری از مراکز ارائه خدمات در سال اول شیوع بیماری کرونا منجر به تبعات غیرقابل جبران حتی برای سالهای طولانی بعد از آن شده است. تأمین نشدن منابع عمومی بخش سلامت در سالهای اخیر به ویژه برای برنامههای حمایتی مانند حمایت از بیماران و حمایت از برنامههای نگهداشت پزشان در مناطق محروم و ... همچنین پرداخت نشدن به موقع مطالبات از سوی بیشتر سازمانهای بیمهگر پایه بهعنوان بزرگترین خریداران خدمات سلامت که ناشی از وضعیت نامناسب اقتصادیشان بود، این مشکلات را دو چندان کرده بود.
با این شرایط به نظر میرسد که ورشکستگی، مراکز درمانی دولتی را تهدید میکند. آیا مرکزی در این مدت تعطیل شده است؟ برای تقویت و احیای آنها چه اقداماتی باید انجام داد؟
باتوجه به اهمیت بسیار زیاد حوزه سلامت بهعنوان یکی از اولویتهای حاکمیت، جلوگیری از تعطیلی مراکز بهعنوان یکی از مهمترین راهبردهای وزارت بهداشت در بحرانهای قبلی و در شرایط فعلی بوده است. البته تاکنون هیچ مرکزی از ادامه خدمت، باز نمانده است و مدیریت بهینه بیماری کرونا با توسعه واکسیناسیون تا حدودی مانع از بروز چنین اتفاقی شد. همچنین بازگشت بیمارستانها به وضعیت نسبتا متعادل برای ارائه خدمات غیراورژانسی هم یکی از مهمترین دلایل حفظ توان بیمارستانها بوده است. تا پیش از آن بیماران به دلیل ترس از بیماری کرونا، حتی برای نیازهای حیاتی سلامت هم از مراجعه به مراکز درمانی خودداری میکردند. اکنون و در ماههای پایانی سال جاری خودداری میکردند. اکنون و در ماههای پایانی سال جاری وضعیت درآمد مراکز درمانی به میزان قابلقبولی رسیده است. تابآوری نظام سلامت در بحرانهای مختلف با توجه به ساختار بسیار قوی این نظام به دلیل برخورداری از منابع مناسب انسانی و فیزیکی، همچنین مدیریت ذخایر استراتژیک، مانع ورشکستگی و تعطیلی این مراکز شد. از سوی دیگر تامین بخشی از منابع مورد نیاز بخش سلامت از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور و جبران بدهیهای انباشته مراکز با کمک منابع عمومی و پرداختهای معوقات بیمهای، یکی دیگر از علتهای تداوم ارائه خدمات در بیمارستانها و مراکز درمانی بود. حفظ این تابآوری قطعا بدون تامین مجدد منابع و ذخایر استراتژیک این حوزه ممکن نخواهد بود که امید داریم در ادامه فعالیت دولت سیزدهم بهعنوان اولویت مهم کشور محقق شود.
در هفتههای اخیر شاهد تجمعهای اعتراضی کادر درمان و فعالان حوزه سلامت بودیم، آنها نسبت به وضعیت استخدامی اعتراض دارند. با اینکه در 2 سال گذشته بیشتر فشار کاری مقابله با کرونا بر دوش آنها بوده، اما گفته میشود برخی از آنها ماهانه یک میلیون و 500 هزار تومان درآمد داشتهاند. آیا چنین چیزی را تایید میکنید و چه اقدامی برای محقق شدن مطالبات آنها انجام میدهید؟
اینک عنوان میشود کارکنان حوزه سلامت حقوقی معادل یک میلیون و 500 هزار تومان دریافت میکنند صحت ندارد، چراکه حتی اگر طبق قانون کار و حداقل حقوق هم به همکاران پرداختی صورت بگیرد، باید مبلغی معادل سه میلیون و 600 هزار تومان دریافتی داشته باشند. در دانشگاههای علوم پزشکی کشور هم فوقالعاده ویژه برای تمام کارکنان مصوب شده که مبلغی معادل 900 هزار تا یک میلیون و 200 هزار تومان است. بنابراین همکاران ما در بدترین شرایط دریافتی حتی بدون هیچ اضافه کاری یا کارانه هم مبلغی معادل 4 میلیون و 400 هزار توامن دریافتی خواهند داشت. در حقیقت مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان در درجهبندیهای حقوقی وزارت بهداشت معنی و مفهومی ندارد. تجمعات و مطالبهگریهای اخیر کارکنان نظام سلامت به ویژه کارکنان حوزه بهداشت و درمان بر 2 محور برنامهریزی شده بود؛ یکی فوقالعاده خاص و دیگری تبدیل وضعیت این عزیزان نه تجمع برای حقوق و دستمزد. در مورد فوقالعاده خاص، از سوی من و معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت، مکاتبات فراوانی با سازمان برنامه و بودجه انجام و مدل پیشنهادی پرداخت به این سازمان ارائه شده است. وزارت بهداشت موافق اجرای فوق العاده خاص است که لازمه اجرای آن تامین منابع مالی و ردیف بودجهای از سوی سازمان برنامه و بودجه است. هنوز پاسخی از سوی دبیرخانه مرکزی هیات دولت و سازمان برنامه و بودجه داده نشده است. درباره مطالبه دوم این افراد (تبدیل وضعیت و استخدام) هم باید بگویم که وزارت بهداشت قدردان زحمات و مجاهدتهای کادر سلامت کشور بوده و هست. کمترین کار برای آنها ایجاد امنیت شغلی است و وزارت بهداشت هم تمام تلاش خود را برای جذب و به کارگیری کارکنان نظام سلامت انجام میدهد. در این باره هم اولویت را برای افرادی میگذارد که در دوران همهگیری کرونا یعنی 2 سال اخیر خدمت میکردند اما آنها باید این را بدانند تا زمانی که مجوز استخدام از سوی سازمان اداری و استخدامی صادر نشود و ردیف بودجهای از سوی سازمان برنامه و بودجه تخصیص داده نشود، وزارت بهداشت طبق قانون و مقررات نمیتواند جذب و استخدام یا تبدیل وضعیت را برای کارکنان انجام دهد.
تأیید میکنید که تمرکز و توجه به کرونا باعث عقبماندگی و آسیب به دیگر حوزههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شده است؟ در این باره بیشترین آسیبها را در کجا ارزیابی میکنید؟
درست است که کرونا مانع توجه به سایر حوزههای سلامت شد اما منجر به توجه بیشتر بر لزوم بهداشت و پیشگیری از بیماریها، نقش زیرساختهای سلامت در مقابله با بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی و نقش محوری متخصصان و نظرات کارشناسی برای عبور جامعه از بحراناه هم شد. کرونا یک شمشیر دو لبه بود که خودباوری و اعتقاد به این شعار مهم دولت سیزدهم یعنی «ما میتوانیم» را هم محقق کرد. در اوایل شیوع پاندمی در کشور با مشکلاتی مانند تأمین ماسک، کیت آزمایشگاهی و لوازم حفاظت فردی روبهرو بودیم اما دانشمندان و صنعتگران توانستند علاوه بر خودکفایی کشور، به صادرات این محصولات نیز بپردازند. کرونا باعث شد تا شاهد انقلاب در صنعت واکسن کشور باشیم، هماکنون واکسن کرونا با پلتفرمهای مختلف در کشور در حال ساخت است که این خودباوری را باید از اثرات خوب کرونا بدانیم. این بیماری صدمات غیرقابل جبرانی به زندگی، معیشت و اقتصاد خانوادهها در سراسر جهان و ایران زد و در حوزه سلامت هم این آسیبها وجود دارد که بیشترین صدمات را در آموزش پزشکی باید دید. مخالف آموزش مجازی نیستیم اما بسیاری از درسهای رشتههای علوم پزشکی نیازمند کلاسهای حضوری و حضور دانشجویان بر بالین بیماران و عرصه ارائه خدمات هستند. اینکه برای کاهش این صدمات چه باید کرد هم ضرورت اول، تکمیل واکسیناسیون و رعایت شیوهنامههای بهداشتی است که منتج به بازگشایی دانشگاهها و برگزاری حضوری کلاسهای دانشگاههای علوم پزشکی است. از سوی دیگر با کاهش بیماری هم بیمارستانها میتوانند اقدام به پذیرش بیماران غیرکرونایی کنند.
نکته مهم دیگر، پیشبینیها از دوران پساکروناست. اینکه با شیوع بیماریهای ناشی از عوارض کویید-19 از جمله ریوی، کلیوی، قلبی و حتی اختلالات روان مواجه باشیم. در این باره چه باید کرد؟ آیا نباید از همین حالا یک کمیته علمی برای کاهش چنین آسیبهایی تشکیل شود تا در آینده غافلگیر نشویم؟
همین حالا هم در کمیته علمی کرونای وزارت بهداشت که به شکل منظم و هفتگی با حضور استادان و متخصصان حوزه سلامت تشکیل میشود، یکی از مباحث مهم عوارض بیماری کرونا و درگیری سیستمهای مختلف بدن به دلیل ابتلا به این بیماری است. مواردی که در این جلسات به شکل کارشناسی و علمی مورد تایید قرار میگیرد به شکل دستورالعملهای مدیریت و درمان کرونا از سوی وزارت بهداشت تدوین شده است. یکی از بحثهایی که در هفتههای اخیر در این کمیته مطرح شد، راهاندازی کلینیکهای پساکرونا در برخی بیمارستانهای عمومی کشور با حضور متخصصان رشتههای مختلف از جمله سلامت روان، توانبخشی و متخصصان قلب و عروق و ارتوپد بود. این موارد از سوی معاونت درمان وزارت بهداشت در حال پیگیری است که در صورت عبور از شرایط پاندمی و بهبود وضعیت، این کلینیکها به سرعت راهاندازی شوند.
برخی اظهارات شما در روزهای ابتدایی هم حاشیهساز شد، از جمله برگزاری جشن پایان کرونا در دهه فجر، در جایی دیگر هم گفته بودید «دیگر کسی برای درمان به خارج از کشور سفر نمیکند» پاسخ شما به این حاشیهای چیست؟
خب برخی حاشیهسازیها خلاف واقع یا تقطیع حرفهای بنده بود که اگر بخواهیم قضاوت کنیم برداشت کاملا اشتباهی بوده است. در مورد جشن پایان کرونا خاطرم است که در مشهد از قول بنده این صحبت منتشر شد، درحالیکه من گفته بودم به زودی مراسم تقدیر از فعالان در حوزه واکسیناسیون را برگزار میکنیم. پس از عبور از مرز صدق میلیون دوز تزریق هم مراسمی تحت عنوان «صد روز توفیق خدمت، صد میلیون دوز تزریق سلامت» برگزار کردیم. هدفگذاری ما این بود که حداقل 70 درصد از جمعیت هدف، واکسن را تزریق کنند و امروز این آمار به بالاتر از 90 درصد رسیده که جای خوشحالی و قدردانی از مردم، گروههای مردمی و جهادی را دارد، اما درباره اینکه گفته بودیم «دیگر کسی برای درمان به خارج از کشور سفر نمیکند»، هنوز هم این اعتقاد را دارم.
افرادی که دوران قبل از انقلاب را دیدهاند به خوبی معنی این حرف بنده را میدانند. در آن دوران، وابسته به قدرتهای بزرگ دنیا بودیم و این وابستگی در حوزه درمان هم وجود داشت. در خیلی از مناطق کشور پزشکان و لیسانسیههای هندی، بنگلادشی و پاکستانی با این فرهنگ متفاوت در شهرهای بزرگ و کوچک اقدام به درمان مردم میکردند و روشهای تشخیصی و درمانی هم خیلی پیش پا افتاده بود. مردم مجبور بودند برای دریافت خدمات تخصصی به خارج از کشور سفر کنند، اما بعد از انقلاب چه شد؟ با تلاش وزرای بهداشت پیشین به ویژه در دهه اول انقلاب، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و از سال 65 هم آموزش پزشکی به وزارت بهداری اضافه شد. این سرآغازی برای پیشرفتهای پزشکی، آموزشی و بهداشتی و درمانی در کشور بود. در حال حاضر پیشرفتهترین اقدامات درمانی و تشخیصی در کشور انجام میشود و دسترسی مردم به این خدمات قابل مقایسه با دوران قبل از انقلاب نیست. همچنان معتقدیم که با اجرای طرح عدالت و تعالی نظام سلامت میتوان به افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی در همه مناطق کشور کمک کرد.