سید عباس عراقچی در مراسم یادبود زندهیاد سبا بابایی (کونیکو یامامورا) مادر ژاپنی شهید محمد بابایی، که در سالن اجتماعات کتابخانه پارک شهر برگزار شد، گفت: زمانی که در توکیو سفیر بودم توفیق این را داشتم چندبار خدمت خانم بابایی که همراه جانبازان شیمیایی به ژاپن تشریف آورده بودند، برسم. پس از بازگشت از توکیو هم در برنامههای موزه صلح که دعوت میشدم خدمت ایشان میرسیدم و همیشه در دل خود شخصیت ایشان را تحسین میکردم.
وی افزود: خانم بابایی واقعا از همه جهت الگو بود؛ یک مسلمان واقعی که مسیر اسلام را خودش با علم و آگاهی انتخاب کرد. درست است که به واسطه یک همسر ایرانی بود، ولی همانطور که در کتابش نیز نوشته است آشنایی او با همسرش نیز به خاطر نماز بود. وقتی دید یک دانشجوی ایرانی در ژاپن از جمعی که در آن قرار دارد خجالت نمیکشد و در گوشهای میایستد و نمازش را میخواند، توجهش به او جلب شد. وقتی دید این فرد انقدر دینش محکم است که هر روز این کار را تکرار میکند و به عقاید خود پایبند است، این عامل علاقهاش به آن فرد شد.
وی تصریح کرد: خانم بابایی اسلام را با آگاهی و اطلاع انتخاب کرد و خداوند هم مسیر را برایش باز کرد. او با آگاهی و اراده خود به ایران آمد، و اگرچه با خانواده خود تضاد پیدا کرد اما راهی را که انتخاب کرده بود رها نکرد. خانم بابایی در زمان انقلاب و جنگ نیز با آگاهی و شناخت آن چه که فکر می کرد وظیفه اش است را انجام داد و بعد از جنگ نیز به عنوان مادر شهید به رسالت آگاهی بخشی خود ادامه داد. تلاشی که ایشان برای کمک و حمایت از جانبازان شیمیایی کرد و به صدای بین المللی این عزیزان تبدیل گردید استثنایی است.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی با بیان اینکه خانم بابایی واقعا یک نمونه و الگوی قابل پیروی است، گفت: البته به اعتقاد من او بالاتر از تنها یک نمونه و الگو است. او در حقیقت یک شاهد است، شاهدی که در آخرت خداوند در مقابل ما قرار خواهد داد و از ما در مورد مسئولیتهایمان سوال خواهد کرد. این روزها آدم زیاد میشنود که مثلاً شرایط مشکل است، حفظ دین سخت است، کار کردن دشوار است ولی خانم بابایی تا آخرین لحظه دین خود را حفظ کرد، کار کرد و به مسئولیت خود عمل کرد. با ۸۲ سال سن و با حفظ کامل حجاب تا آخرین لحظه برای جانبازان شیمیایی و برای هدفی که داشت کم نگذاشت.
نگرانم که خداوند در آن دنیا خانم بابایی را در مقابل ما قرار دهد و سوالات سختی از ما بکند. به هر بهانهای که بخواهیم کاستیهای خود را توجیه کنیم خداوند خانم بابایی را به ما نشان خواهد داد. ژاپنی بود و از خانواده خود و رفاه کشور خود گذشت. پای انقلاب و اعتقادات خود ایستاد. در جنگ فرزند خود را تقدیم کرد، باز هم ایستاد، کار کرد و تا هشتاد و دو سالگی از پا ننشست. این وظیفه و مسئولیت ما را واقعاً سخت میکند. اگر خداوند در قیامت خانم بابایی را در مقابل ما قرار داد چگونه پاسخ دهیم؟
عراقچی ادامه داد: من از فعالان موزه صلح به خاطر خدمتی که برای جانبازان شیمیایی انجام میدهند، تشکر میکنم. جانبازان شیمیایی خیلی مظلوم هستند. فکر نمیکنم درد و رنجی که این عزیزان تحمل میکنند و شرایط سختی را که سالها شب و روز در آن قرار داشتهاند، کسی بتواند حتی تصور کند. سادهترین نعمت خداوند که نفس کشیدن است برای اینها در حد یک مشقت مستمر است. هر روز از یکی از آنها خبری میرسد که در پایان یک عمر سخت به درجه شهادت میرسد و از کنار ما میرود. اینها نعمتهای خداوند هستند که از آنها محروم میشویم.
وی گفت: همه ما در مقابل جانبازان شیمیایی مسئول هستیم و همه باید کمک بکنیم. آنها در عرصه بینالمللی هم غریب هستند و به عنوان قربانیان سلاحهای شیمیایی صدایشان شنیده نشده یا کمتر شنیده شده است. البته تلاشهایی هم صورت گرفته است و بخصوص موزه صلح در راستای معرفی مظلومیت آنها به جامعه بینالمللی فعالیتهای ارزندهای کرده است. وزارت امور خارجه هم تا جایی که توانسته کمک کرده است. همکاران من در بخش بینالملل، در سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه و البته در توکیو و جاهای دیگر آنچه از دستشان برآمده انجام دادهاند ولی خیلی بیشتر از اینها باید کار شود.
عراقچی خاطرنشان کرد: زمینه کار کردن با ژاپن خیلی فراهم است؛ همانطور که تا الان هم بوده است. حضور سرکار خانم بابایی نعمتی بود که باعث میشد از این فرصت بیشتر استفاده شود. ژاپنیها اولین و تنها قربانی سلاحهای هستهای هستند و ما در ایران تقریباً آخرین قربانیان سلاحهای شیمیایی. یعنی هر دو قربانی سلاحهای کشتار جمعی هستیم و این بین ما و ژاپنیها یک زمینه مشترک ایجاد میکند که برای مقابله با سلاحهای کشتار جمعی همکاری کنیم. ژاپنیها پرچمدار مبارزه با سلاحهای هستهای در دنیا هستند و ما هم باید پرچمدار مبارزه با سلاحهای شیمیایی باشیم.
عراقچی در پایان ضمن تقدیر مجدد از فعالیتهای موزه صلح گفت: ما یک نیروی بسیار قوی مانند خانم بابایی را از دست دادیم. امیدوار هستم که بیشتر کار و حرکت کنیم و نیروهای دیگری بتوانند این راه را ادامه بدهند. درگذشت ایشان را تسلیت عرض میکنم. اطمینان دارم جایگاه ایشان نزد خداوند عالی است؛ انشاءالله که متعالی شود و انشاءالله ما هم بتوانیم به وظایف خود به درستی عمل کنیم.