آفتاب: بعد از مشاهده حضور «سارا پیلین» در برنامههای تلویزیونی چند روز اخیر در آمریکا این سوال به ذهنمان خطور میکند که «جان مککین» در زمان انتخاب او واقعاً چطور فکر میکرده است.
اگر «مککین» واقعاً فکر میکند اصلحترین فرد برای معاونت ریاستجمهوری - که در شرایط بحرانی (مثلاً رخدادن اتفاقی برای رئیسجمهور) رئیسجمهور خواهد شد - این فرماندار با سابقه دو ساله است, واقعاً درباره درایت او باید دوباره فکر کرد. و اگر این انتخاب، موافق گمان ما، انتخابی تاکتیکی بوده، حرکتی بس حیرتآور بود.
استراتژی پشت انتخاب «پیلین» حاکی از این است که جمهوریخواهها پیروزی در انتخابات و راهیابی به «خانه سفید» را نه با ایده و تفکر و برنامه سازنده، بلکه با بدنام کردن تجربه، تدبیر و تخصص میخواهند به دست آورند.
این عقیده که شهروندان آمریکایی فردی را که هیچیک از این خصوصیات را ندارد، به عنوان بالاترین مقام کشورشان بخواهند، تحقیر رایدهندگان است و زنگ اخطاری است که بدانیم «مککین» و «سارا پیلین» در آینده چگونه آمریکا را اداره خواهند کرد.
«پیلین» در جواب مصاحبهگر شبکه خبری ABC در توجیه فقدان تجربه بینالمللیاش گفت: «آمریکاییها رزومه فردی را نمیخواهند که دهها سال تجربه کاری در سیستم حکومتی آمریکا داشته و توانسته سران کشورهای مختلف را ملاقات کند».
هدف او این بود که با شنیدن این جمله همگی به یاد «جو بایدن» معاون معرفی شده از طرف «باراک اوباما» بیافتیم. اما این جمله در واقع توصیف بسیار خوبی از «مککین» است. این کولهبار تجربه، تحسین هر دو حزب را برای مککین -سناتور آریزونا- به همراه داشته و دلیل بالا آمدن «مککین» به عنوان نامزد اصلی حزب جمهوریخواه همین واقعیت بوده است.
مصاحبههای تلویزیونی «پیلین» به خوبی نشان داد که چرا باید در مورد او به دقت فکر کرد. از فرازهای این مصاحبهها میتوان به زمانی اشاره کرد که او در مواجهه با طرح دکترین بوش کاملاً گیج شد؛ و یا زمانی که برای نشان دادن فراستاش در مورد مسائل روسیه گفت که کشور روسیه از ایالت او – آلاسکا - قابل رویت است.
حضور تلویزیونی «پیلین» چنان به نظر میرسید که انگار از قبل نوشتهای به او داده و یاد دادهاند چه بگوید. این مسئله را بغرنجتر میکند، چون اگر اینطور باشد، این دیدگاهها، دیدگاه «مککین» نیز هست. اینکه متفکر بودن، دانش و تجربه ناتوانی محسوب شوند؛ در جهان امروز که مملو از تروریستهای القاعده، چین در حال قویتر شدن، اپیدمی ایدز، فقر و جنگ و برادرکشی در جهاندرحالتوسعه و محنت عمیق اقتصادی در آمریکا است.
پاسخ او درباره اینکه چرا سیاست شکستخورده بوش در عراق را «نقشه خداوند» خوانده بود نیز از نگرانیهای ما نمیکاهد چون انگاری او ایمان و سیاست را با هم اشتباه گرفته است.
شهروندان آمریکایی 8 سال را بابت اداره آمریکا توسط رئیسجمهوری نامناسب و کلهشق رنج بردهاند. کسی که بلافاصله و بدونتدبیر جنگ غیراجباری مصیبتآور عراق را به راه انداخت.
کسی که با دلخوشی از افغانستانی که در آن طالبان و القاعده در حال جانگرفتن و چینش دوباره بودند، روی توجهاش را برگرداند و توجهاش را موقوف عراق در دیگر سو کرد. کسی که با سیاستهای ناکارآمد اقتصادیاش بحران اقتصادی امروزه آمریکا را باعث شد.
در یک جهان خطرناک، آمریکاییها به رئیس جمهوری نیاز دارند که بداند قدرت واقعی در گرو تفکر جدی و آمادهسازی درازمدت است.