در این میان رسانههای نوین کارکردی متفاوت بر سبک زندگی برجای گذاشتهاند.توجه به ابعاد و ساختار آن بستری است که نقش رسانههای نوین را برای انسان رسانهای این جهان تبیین میکند. توجه به این مهم که توانمندسازی اجتماعی فضایی است که میتواند سبک زندگی را تحت تاثیر قرار دهد و رسانهها عرصههای تازهای از اجتماع و روابط جامعه را به نمایش میگذارند، لذا قادرند در جریان زندگی و سبک زندگی موثر باشند .
در تحقیقی در سال 1394 روی دانشجویان صورت گرفته، موید این امر است که رسانههای نوین با به دست گرفتن ابتکار عمل در توزیع و تولید محصولات رسانهای سبک نوینی از ارتباط را فراهم کردهاند که قادر است بر رویکرد ما بر زندگی از ورزش تا سلامت از سرگرمی تا مد و لباس مبنی بر ذائقه و علاقه فردی فرصتهای تازهای را ارایه کند. لذا توجه به نقش رسانهها به ویژه رسانههای نوین امری جدی است.
بسیاری بر این معتقدند که اما ناکارآمدی در روش توانمندسازی منجر به نقش والدگری برای رسانهها شده است. اما این سبک از زندگی تصویری است که ما میسازیم و رسانه در جهت ترغیب و تشویق آن است، انتخاب ماست که سبک زندگی را طراحی میکند و به نمایش میگذارد و اینجا میتوان از مارپیچ سکوت در نظریههای رسانهای نام برد، مارپیچی که ما را وادار به سکوت میکند، اما شاید نتواند سبک زندگی ما را تغییر دهد!
در واقع فرد در برابر عناصر مختلفی در زندگی اجتماعی قرار میگیرد و سبک زندگی خود را تعیین میکند، اما امروزه به دلیل نقش اثرگذار رسانههای اجتماعی نوع مصرف و گروههای مرجع برای تغییر سبک زندگی متفاوت از قبل شده است، چراکه فرد به دلیل نوع رابطهاش با رسانههای نوین و ساختار ویژه آنها در انتخاب سبک زندگی متفاوتتر عمل میکند!
لذا از آنجا که رسانه در تغییر ذائقه موثر است، اما سبک زندگی تصمیم منحصربهفردی است که فرد میگیرد! با گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی، ویژگیهای فرهنگی از مکان و زمان خود جدا شده و در اختیار همگان قرار گرفته است. بهطوری که در جوامع فعلی رسانههای اجتماعی توانستهاند مفاهیمی چون دوستی، ارتباط، خانواده، هویت و حتی مسائلی جزیی مانند نحوه احوالپرسی کردن را بازتعریف کنند.
به عبارت دیگر رسانههای اجتماعی عاملی تاثیرگذار در گرایش جوانان ایرانی به سبک زندگی نوین است و این رسانهها با توجه به افزایش و گرایش روزافزون کاربران خود منجر به تغییراتی در شیوه زندگی جوانان در زمینههایی همچون اوقات فراغت، توجه و نگرش به بدن، نحوه پوشش و گرایش به مد یا مدگرای شدهاند.
در واقع رسانههای اجتماعی با ویژگیهایی چون فراگیری، قابلیت دسترسی مداوم، فرامکانی، فرازمانی، جهانی بودن، سیال بودن، تشدید شدن واقعیت، چندرسانهای بودن، تعاملی بودن، امکان تعامل و ارتباط با فاصله و تعامل همزمان و غیره زندگی کاربران خود به ویژه جوانان را تحت تاثیر قرار داده و آنها را با موج گستردهای از ارتباطات و اطلاعات در مورد سبکهای زندگی نوین مواجه ساختهاند.
در تحلیل نقش رسانههای اجتماعی در گرایش جوانان به سبک زندگی نوین این تحولات تکنولوژیک علاوه بر تاثیرگذاری بر ذوق، سلیقه و نیاز ارتباطی آنها گذران اوقات فراغت آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به نظر میرسد دو فرآیند رسانهای شدن و خانگی شدن وضعیت امروز مصرفکنندگان رسانهها در امروز است .
جوانان فراغت خود را بیش از پیش در خلوت سپری میکنند و برای سرگرم شدن بهطور فزایندهای به رسانههای اجتماعی متکی هستند. همچنین رسانههای جدید توانستهاند همه ابعاد زندگی بشری از جمله تصور ذهنی او نسبت به بدن خود را تغییر دهند.
با توجه به این مهم بر اساس نظریه بوردیو افراد به واسطه برخورداری از انواع سرمایه (فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی) دست به مصرف فرهنگی مادی میزنند . اغلب افراد تلاش میکنند با مصرف نوعی خاص از کالاها یا نوعی خاص از پوشاک، تغییر طبقاتی خود را اعلام کنند و یک هویت طبقاتی و سبک زندگی جدیدی را به دست آورند.
عادتواره و میدان که از مبانی نظری او در خصوص سبک زندگی است، دو بخش بیرون و درون انسان را به هم پیوند میدهد و ما را به عرصهای سوق میدهد که سبک زندگی خود را تعریف کنیم .رسانههای نوین در این امر دو مفهوم را با هم انتقال میدهند، نخست آنکه فرصت دیده شدن را فراهم میکنند و دوم آنکه عادتها را به چالش میبرند طبقه گروه و... .