صبح دوشنبه اخیر، ساشای ده ساله به مادرش در مورد درام بین بهترین دوستهایش گفت. «تنسلز» هشتپایی غولپیکر در اقیانوس آرام، به ساشا گفته بود که عاشق مرجان که او هم یک هشتپا است شده است. مرجان از دلباختگی هشتپا خبر نداشت، اما پیام مشابهی را به ساشا منتقل کرده بود؛ او نیز احساسات قوی نسبت به تنسلز داشت، اما برای گفتن آن بسیار خجالتی بود. ساشا در این بین گیر کرده بود.
این درام عاشقانه خبری برای مادر ساشا، چارلی اسپینوزا بود. اسپینوزا ۳۹ ساله گفت: «خدای من ساشا! من نمیدانستم.»
گفتگوی تنسلز و مرجان در خانهای از مرکز کالیفورنیا اتفاقی معمولی بود. اگرچه اختاپوس با اسپینوزا، ساشا و خواهر ۱۲ سالهاش، امیلی، زندگی میکنند، فقط ساشا میداند که از نظر ظاهری چگونه است. آنها به اصطلاح ساشا «موجودات تخیلی» یا دوستان خیالی هستند.
حیوانات تخیل ساشا شامل گوزنهای قرمز رنگ، نهنگ آبی مغرور و پشه پزشک که جلوی گسترش مالاریا را میگیرد هستند. اسپینوزا میگوید تنسلز اولین دوست خیالی ساشا بود که یک شب هنگام خواب روی دیوار اتاق خواب ساشا رقصید.
در طی سالها تنسلز شخصیتش گسترش پیدا کرد و آسایش جسمی و عاطفی برا ساشا که از میگرن رنج میبرد، فراهم کرده است. اسپینوزا میگوید: «او عاشق داستان گفتن است و این یکی از راههای کنترل درد است. ساشا در مورد آنچه اتفاق میافتد با جزئیات کامل صحبت میکند و این موضوع به او واقعاً کمک میکند.»
موجودات تخیلی برای ساشا، که مبتلا به اوتیسم است، تبدیل به رفاقت شده است در حالی که او اغلب با کودکان دیگر در تعامل نیست: «آنها وقتی احساس خوبی ندارم اینجا هستند و با من صحبت میکنند و به من کمک میکنند.»
دوستان خیالی برای بسیاری از کودکان در بسیاری از مراحل رشد عادی است. در حقیقت ۶۵ درصد از کودکان در سن هفت سالگی دوست خیالی داشتهاند. استفانی کارلسون، استاد موسسه رشد کودک دانشگاه مینه سوتا و یکی از نویسندگان این مطالعه، میگوید که اولین زمان برای داشتن دوستان خیالی بین ۳ تا ۱۱ سالگی است.
در حالی که روانشناسان موافق هستند که حضور دوستان خیالی نباید باعث نگرانی والدین شود، آنچه که کمتر درک میشود این است که چه چیزی باعث میشود کودکان این شخصیتها را بسازند یا اینکه چرا بعضی از بچهها آنها را اختراع میکنند و برخی دیگر این کار را نمیکنند. کید محقق اصلی در آزمایشگاه که یادگیری را در تمام مراحل اولیه رشد مطالعه میکند میگوید که اغلب اجماع گستردهای وجود ندارد، اما این اجماع وجود دارد که ساختن دوست خیالی را یک بخش هنجاری رشد بدانیم. همه بچهها دوست خیالی ندارند، اما دوست خیالی کودکان بسیار رایج است. دوست خیالی نه مسأله است و نه نشانهای از هوش اضافی.
دوست خیالی نشانه رشد هوش اجتماعی در یک کودک است. تعداد انگشت شماری از مطالعات سعی کردهاند تا به وسیله دوستان خیالی به روانشناسی بچهها مشغول شوند. روابط با موجودات تخیلی نیاز کودک به دوستی را برآورده میکند که در بین فرزندان اول و یا تک فرزندان متداولتر است. تحقیقات همچنین حاکی از آن است که بچههایی که دارای دوستان خیالی هستند که آن دوستان خیالی رشد میکنند و بزرگ میشوند، در بزرگسالی خود خلاقتر از کودکانی میشوند که دوست خیالیشان ثابت است و تغییری نمیکند. کارلسون در مطالعاتش متوجه شده است که دختران کوچک معمولاً با همراهان خیالی خود، که اغلب شکل حیوانات کودک یا انسانهای کودک هستند، نقش مهربانی و معلمی را بر عهده میگیرند. به گفته وی دوستان خیالی پسرهای کوچک اغلب شخصیتهایی مانند ابرقهرمانان یا موجوداتی با قدرت هستند که از آنها شایستگی بیشتری دارند.
کارلسون میگوید: «دوستان خیالی به بچهها کمک میکنند تا سه نیاز اساسی روانشناختی را که در تئوری خودمختاری تعیین شده است برآورده کنند: صلاحیت، ارتباط و استقلال. کودکان وقتی نقش رهبری را با همراهان خیالی خود بر عهده میگیرند، احساس صلاحیت میکنند. کودکان به همان روشی که با دوستان واقعی در ارتباط هستند با موجودات خیالی ارتباط برقرار میکنند و به بچهها اجازه میدهند موقعیتهای اجتماعی را با عواقب صفر شبیهسازی کنند. دوستان خیالی استقلال کودک را تسهیل میکنند. دوستان خیالی حس کنترل را به بچهها میدهند. بچهها آنها را مجاب میکنند، بچهها داستان را میسازند و مورد حمله دیگران قرار نمیگیرند. اما این میتواند برای والدین بسیار ناامید کننده باشد.»
آنا سیل، خالق پادکست «مرگ، جنسیت و پول» معنای این احساس را خیلی خوب میداند. هنگامی که دوست خیالی دختر ۳ ساله او به نام «سالاد مو قرمز» برای اولین بار در خانه برکلی ظاهر شد. او مانع از بیرون رفتن به موقع همه اعضای خانواده بود: «هنگامی که سالاد برای اولین بار ظاهر شد، یک دوره به وجود آمد که ما نمیتوانستیم خانه را ترک کنیم؛ بنابراین همه ما باید سالاد را صدا میزدیم و منتظر او برای ترک خانه میشدیم».
بسیاری از جنبههای زندگی کودک از شخصیتهای داستانی گرفته تا تجربیات واقعی اغلب به بازی تبدیل میشوند که شامل دوستی خیالی است. به گفته کید اتفاقات بین بچهها و دوستان خیالی آنها میتواند مواردی مانند اخبار را شامل شود و همچنین میتواند شامل آنچه در زندگی آنها اتفاق میافتد باشد.
برای والدینی همچون اسپینوزا که شخصیتهای خیالی مدتهاست زندگی آنها را در برگرفتهاند، تصور اینکه این شخصیتها روزی متوقف شوند دشوار است. اسپینوزا به ویژه به تنسلز هشت پا، علاقه زیادی پیدا کرده است. او میگوید تنسلز تأثیر خوبی روی همه خانواده گذاشتهاست. تنسلز به دختران اسپینوزا میآموزد که دلسوزی و دوستی داشته باشند، حتی اگر کوچکترین دختر اسپینوزا تنها کسی باشد که میتواند تنسلز را ببیند. اسپینوزا میگوید: «شما زمانی را دارید که با فرد باحالی آشنا میشوید که کارهای جالب انجام میدهد، به مکانهای جالب سفر کرده است، و غذاهای باحال را میشناسند و واقعاً ازجمله افراد دوست داشتنی است؟» این کسی است که تنسلز است.