کشور در حساسترین برهه تاریخی خود قرار دارد. انتظارها برای رفع بسیاری از مشکلات سیاسی و آثار مثبت آن بر اقتصاد کشور و در سطح کوچکتر اقتصاد خانوار با مهندسی انتخابات به یک مطالبه جدی تبدیل شده است. این مطالبه توسط جریان سیاسی مقابل جریان سیاسی حاکم بر جامعه نیز بهطور جد بارها عنوان شده که اکنون در شرایطی که حاکمیت یکدست شده است باید تمامی سنگاندازیهایی که در دولت روحانی به یک مانع مهم تبدیل شده بودند، برطرف شود تا در بعد بینالمللی شرایط برای رسیدن به اهداف از جمله احیای برجام بهبود یابد. با این حال، در این مدت با وجود اینکه دولت سیزدهم مخالف قدرتمندی نداشت، نتوانسته است توفیقاتی قابلتوجه کسب کند و حتی مشکلات معیشتی و مهمتر از آن، مشکلات کلان اقتصادی و دیپلماسی عمیقتر شده است. با توجه به اهمیت این مسئله، نظر دو فعال سیاسی جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی را جویا شدیم:
تجربه یکدستی اثبات کرد بر مشکلات افزوده میشود
سیدحسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که آیا یکدست شدن حاکمیت منجر به افزایش کارآمدی و رضایت جامعه شده است؟ به هممیهن گفت: «یکدست و همسو بودن قوای سهگانه کشور برای تحلیلگران امور سیاسی کشور واقعیتی کاملاً پیدا و آشکار است. برای تحقق یکدستی سیاسی هر سه قوه در سطح نظری و عملیاتی از مدتها قبل تلاشهای گستردهای صورت گرفته است تا این یکپارچگی سیاسی کنونی ایجاد شود. سالهاست نظریهپردازان جناح سیاسی اصولگرا یکی از مهمترین موانع و تنگناهای فرارو نظام حکمرانی کشور را فقدان و نبود همراستایی قوای سهگانه در گذشته اعلام میکردند و از نبود این یکدستی بهعنوان محدودیت جدی نام میبردند. به موازات این نظریهها در حوزه عمل و اقدام نیز زحمات زیادی به نهادهای مختلف بهخصوص شورای نگهبان تحمیل شد تا از امکان شکلگیری شاکله قوای مجریه و مقننه از طریق حذف دیگران به روش ردصلاحیت فراهم و ساختار سیاسی یکدست شود.»
او ادامه داد: «اما دو سوال جدی همچنان در این دو سطح نظری و عملی باقی است. سوال نخست اینکه، آیا به راستی یکدست بودن حاکمیت موجب تقویت نظام حکمرانی و افزایش دستاوردهای آن است؟ یا اینکه وجود تکثر و تنوع سلیقههای سیاسی در قوای سهگانه که دو قوه آن توسط قانون اساسی به روش مراجعه به آرای عمومی و برگزاری انتخابات تعیینتکلیف میشود، از منظره نظری آنچه مسلم است هر صاحب و منشأ قدرتی در صورتی میتواند در جهت بهروزی ملت نقشآفرینی کند که توسط قدرتی از جنس خودش در عرصه عمومی و در محضر افکار عمومی مورد نقد، بازخواست، کنترل و حسابکشی قرار گیرد. بر این اساس از منظر نظری، نهتنها حاکمیت یکدست اثربخش و کارآمد نیست، بلکه با دستیابی به حاکمیت یکدست، این عنصر اساسی کنترلکننده و هدایتکننده یعنی رقابت سالم درونحاکمیتی از میان برداشته میشود و همکاری، تعریف و تمجید توأم با بزرگنمایی و چاپلوسی، جایگزین روابط ناظر و منظور و روابط قدرت کنترلشده توسط چندگانگی طرز تفکر سیاسی هر کدام از قوا میشود.»
او ادامه داد: «اگر از منظر عملی نیز به موضوع نگاه کنیم در سالهای اخیر، یک بار این دکترین در سال ۱۳۸۴ اتفاق افتاد و با هزینههای هنگفتی که به ملت تحمیل شد و در سال ۸۸ این تحمیل هزینه تعمیق و تکمیل شد با اینکه بالاترین درآمدهای فروش نفت در آن مقطع نصیب خزانه کشور شد، اما مقایسه شاخصهای ملی نشان میدهد که این یکدستی قدرت تنها مشکلات را حل نکرد، بلکه مشکلات نیز افزوده شد تا جایی که بدترین کارنامه عملکردی نظام ادارهکننده کشور در این هشت ساله در تاریخ ثبت شد. مجددا از سال ۹۸ و در تکمیل آن در سال ۱۴۰۱ این خاطره و آرزوی مورد نظر جریان حاکم تکرار شد و در این مرحله و تنها برخلاف گفته دولتمردان شاهد رشد شتابان قطار پیشرفت کشور نیستیم، بلکه کافیست با یک نگاه غیرکارشناسی شاخصهای حیاتی کشور را امروز با هشت ساله دولت روحانی یا هشت ساله دولت خاتمی مقایسه کنیم.»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه به وضوح میتوان نتیجه گرفت که برخلاف ادعای طرفداران این نظریه به هیچ عنوان حاکمیت یکدست موجب افزایش کارآمدی و نظام ادارهکننده کشور نبوده و نیست، عنوان کرد: «به عنوان مثال بالاترین سطح تورم، افزایش قیمتها، فقدان ثبات در بازار و کاهش شدید نرخ تشکیل سرمایه به میزانی که صاحبنظران اعلام میکنند؛ این شاخص بیش از دو برابر نرخ تشکیل سرمایه است و این ناشی از فقدان دستاورد برای حاکمیت یکدست است که افق دیدگاه قابل انتقاد و ناامیدکنندهای را فراروی کنشگران اقتصادی، فعالان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار داده است.»
رسولی با اشاره به اینکه این وضعیت به دلیل فقدان کارآمد بودن نظام تدبیر یکدستی موجب شده در چند ماه گذشته حسب انباشت نارضایتیهای متعدد در عرصه واقع و در فضای مجازی شاهد گستردهترین و درازمدتترین حرکت اعتراضی در داخل و خارج از کشور علیه وضع موجود باشیم، گفت: «متاسفانه در این تدبیرگری غیرمتقاعدکننده سران قوا و طرفداران وضع موجود آنچه نادیده انگاشته میشود، منافع ملی منزلت ایرانیان و وضعیت توسعه و رفاه جامعه ایران است. اکنون که در اثر این نظریات عملی و نظریه پرهزینه، کشور ما از جهات مختلف در معرض تهدیدهای جدی قرار میگیرد، در صورت عدم تجدیدنظر توسط گردانندگان امور، سال۱۴۰۲ از سال جاری وخیمتر خواهد بود و امیدوارم شاهد اعلام شجاعانه شکست این تئوری باشیم و در نتیجه این اعلام شکست شجاعانه، متولیان اداره کشور با عبور از این شرایط ناامیدکننده، مجدد فضای تکثر سیاسی و حضور تنوع سلیقهها در ارکان اداره کشور را فراهم کنند، تا شعار ایران برای همه ایرانیان تحقق پیدا کند.» رسولی معتقد است، در آن صورت است که گزارههایی مانند اهاله دادن ناکارآمدی دولت به مسببین وضع موجود که یکی از کلیدواژههای مورد استفاده حامیان شرایط کنونی است، از فرهنگ و واژه سیاسی کشور رخت ببندد. اینکه هنوز رئیس دولت و وزرای آن در مقام پاسخگویان به وضعیت موجود، در مواجهه با نارساییهای آشکار، دولتها یا مدیران گذشته را بهعنوان مسببین وضع موجود، مدام به دادگاه میکشانند، نشاندهنده شکست نظری و عملی نظریه حاکمیت یکدست است. مردم در مقام ارزیابی عملکرد دولتهای مختلف با استفاده از آمارها و شاخصهای متعارف علمی میتوانند بین ادواری که حاکمیت به صورت یکدست نبوده و وضعیت یکدست مقایسه کنند.»
این فعال سیاسی با بیان اینکه معتقدم آنچه را که طرفداران حاکمیت یکدست بهعنوان نقطهقوت از آن یاد میکنند از نظر اکثریت افکار عمومی یکی از مقاطع مهم ضعف نظام اداری کشور است، اظهار کرد: «اگر به شعارهای ناراضیان و معترضان دقت کنیم، آنان از خطاب قرار دادن سران قوا عبور کردهاند. به نظرم اثبات اشتباه بودن حاکمیت یکدست برای ایران آنقدر واضح و حسابشده است که نیاز به استدلالهای تفهیمیتر، آماریتر و تحلیلتر نباشد.»
یکدستی به معنای عبور از خطاهای یکدیگر نیست
امیررضا واعظآشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا به هممیهن گفت: «یکدستی حاکمیت نقاط چالشی و قوت دارد و نباید به آن نگاه مطلق داشته باشیم، ضمن اینکه ما تاکنون یکدستی حاکمیت را نداشتیم و برای نخستین بار اتفاق افتاده است. البته در بدنه اصولگرایی تنوع نگاه وجود دارد و وجود گروههای مختلفی موجب شده تا تفاوت دیدگاه ایجاد شود. اما حسن یکدست شدن قوا این است که برای موضوعات خاص کشمکش کمتری خواهد بود، اما اینگونه نیست که اصلا نباشد. ضمن اینکه این یکدستی باید منجر به کارآمدی شود. امروز باید رئیس دولت و سایر مسئولان قوا تحلیل و بررسی داشته باشند که آیا یکدستی حاکمیت به بهرهوری بیشتر منجر شده است یا نه؟ با شناسایی آسیبهای احتمالی یکدستی است که میتوان آن را شناسایی و برطرف کرد.» او با بیان اینکه به شخصه یکدستی حاکمیت را تایید میکنم، اظهار کرد: «در عین حال، لازم است این موضوع بهصورت دقیق و علمی بررسی شود. این یکدستی اثرات مثبت بسیاری داشته است، اما آسیبشناسی آن، امری بدیهی است تا اثربخشی این یکدستی بیش از حال باشد. البته این یکدستی مورد تایید رئیس دولت نیز هست، اما باید گزارشی در این باره ارائه شود.»
این فعال سیاسی با بیان اینکه در حوزه اقتصادی، اجتماعی و... اتفاقهای خوبی رخ داده است، اعلام کرد: «یکدستی سران قوا به معنای این نیست که به همدیگر باج بدهند و از خطاهای یکدیگر عبور کنند، بلکه باید هر قوا نظارت جدی متناسب با وظایف محوله داشته باشد. برای نمونه قوه مقننه که وظیفه قانونگذاری و نظارت بر دولت را دارد باید در هر دو به درستی عمل کند. اگر دولت از ریل خود خارج شد، به وظیفه خود عمل کند و نظارت خود را به نحو احسن انجام دهد. نکته دیگر اینکه، آیا لوایح دولت در مجلس به سرعت بررسی میشود تا امور سریعتر انجام شود؟ جمع شدن سران سه قوه و مذاکره و صحبت کردن با یکدیگر به معنای یکدستی نیست، یکدستی زمانی رخ میدهد که اجزاء سه قوه در جهت پیشرفت و توسعه در کمترین هزینه گام بردارند.»
واعظآشتیانی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما آیا مردم از یکدستی حاکمیت رضایت دارند، گفت: «اعتقاد دارم دولت در حوزه اقتصادی باید روشنگری بیشتری داشته باشد. اتفاقات خوبی در این حوزه رخ داده است. برای نمونه بانک جهانی از رشد ذخایر ارزی ایران خبر داده است که این نشاندهنده فضای مثبت در بعد بینالمللی برای کشور است. افرادی که مدام از دولت میپرسند ارزهای بلوکهشده را چه کردید، باید به آنها گفت که این ارزها به ذخایر ارزی رفته است و بخشی نیز برای پرداخت بدهیهای ارزی کشور تقبل شده است.» این فعال سیاسی معتقد است که جراحی اقتصادی که در دولت سیزدهم رخ داد کار شجاعانهای بود که این دولت جرأت اجرای آن را داشت؛ کاری که باید پیش از این در دولتهای قبل انجام میشد. البته این جراحی بهخوبی انجام نشد و آثار منفی برجای گذاشت. برای همین اعتقاد بسیاری از کارشناسان این بود که این جراحی به صورت پلکانی انجام شود تا برای مردم سختی کمتری داشته باشد. اما دولت مصر بود که به دور از نگاه پوپولیستی، این جراحی یکجا انجام شود، برای همین این کار انجام شد. امروز کالاهای اساسی به وفور موجود است.»
واعظ آشتیانی در پاسخ به این پرسش که با توجه به یکدستی سیستم چرا همچنان رسانههای حامی دولت به اتهامزنی و انتقاد از دولت قبل و منتقدان دولت و اصلاحطلبان ادامه میدهند، گفت: «متاسفانه از گذشته این رویه فکری رسانهای وجود داشته است، یعنی از زمان مرحوم هاشمی شروع شده و اگر سازوکار مناسب و منطقی برای آن ایجاد نشود، همچنان نیز ادامه دارد که دولت گذشته توسط دولت بعدی نقد میشود. البته در جاهایی روشنگری شده است، اما در جاهایی نیز اینگونه نبوده است. اصل داستان اینجاست که هیچ دولتی نمیخواهد عملکردی از خود به جای بگذارد که بعدها نقد شود. معتقدم اگر دولتها همانند دوی امدادی عمل میکردند و ضمن تشکر از خدمات مثبت دولت قبلی و رفع چالشهای باقیمانده ادامهدهنده اقدامات درست دولت قبل میشدند، بسیاری از مشکلات کنونی مرتفع میشد. متاسفانه هر دولتی که میرود و دولت جدید که میآید منتقد همدیگر میشوند. با نادیده گرفتن خدمات دولتهای قبل نمیتوان خدمات دولت کنونی را بزرگنمایی کرد و افتخار کسب کرد.»
او تاکید کرد: «متاسفم که بگویم هیچکدام از دولتها به برنامههای توسعهای پنجساله و چشمانداز بلندمدت نگاه کاملی نداشتند. همه دولتها در تمام حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... سلیقهای عمل کردند و این بدگویی از کشورها به اعمال سلیقه است. اگر امروز کشور با مشکل اقتصادی مواجه شده است، به دلیل این است که هرگز اقتصاد به صورت علمی و تخصصی و برنامهای مورد توجه دولتها نبوده است.»