بازار مسکن به معنای مطلق کلمه گیج است. از یک سو تورم ناشی از تاثیرپذیری از متغیرهای بیرونی بازار مثل نرخ ارز و از سوی دیگر نرخ بالای تورم عمومی که همگی موجب تلاطم قیمتی در این بازار شده و از سوی دیگر نامشخص بودن میانگین قیمتهای هر منطقه و محله با توجه به خودداری متولیان مربوطه از انتشار آمارهای رسمی مربوط به معاملات قطعی انجامشده در هر ماه سبب شده فعالان بازار مسکن جرات اقدام پیدا نکنند.
آنها معتقدند به قول شطرنج بازها باید نهایت احتیاط را به کار بگیرند، چراکه «دست به مهره» ممکن است به انجام بازی منتهی شود؛ آن هم نوعی از بازی و حرکت که میتواند به جای منفعت برای طرفین معامله ضرر و زیان به دنبال داشته باشد؛ بنابراین هر دو سمت خریدار و فروشنده به ویژه خریداران مصرفی که اغلب میخواهند گرانترین خرید عمر خود را انجام دهند، جانب احتیاط را رعایت و از به اصطلاح دست به مهره شدن پرهیز میکنند.
با این حال بازار مسکن شهری مثل تهران هیچگاه خالی از فایل نیست و وجود فایلهای فروش در مناطق مختلف با انگیزههای مختلف از قبیل قلق گیری قیمتی یا ناگزیری نسبت به فروش به هر دلیل امری طبیعی است.
در عین حال فعالان بازار میدانند ثبت این فایلها ابدا به منزله رونق معاملات نبوده و اغلب معاملاتی که انجام میشود نیز حاصل اصرار خریداران سرمایهای برای حضور بالفعل در بازار مسکن است. اگر این خریداران در بازار حضور نداشتند حتی معدود معاملات این روزها نیز در بازار سر نمیگرفت و جایی برای امیدواری نبود.