دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه دانشگاه باید به گونهای دانشجو را تربیت کند که بتواند از دانش خود اشتغال ایجاد کند، اعتراف کرد: بستر حفظ نخبگان در جامعه را فراهم نکردیم.
مهمترین بخشهای گفتگوی عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را در نشست هم اندیشی حکمرانی آموزش عالی در ادامه میخوانید:
بعد از بازگشایی دانشگاهها به پیشنهاد مقام معظم رهبری به امام(ره) ترمیم دیگری در ستاد اتفاق میافتد و ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل میشود، بنده این دوره را آغاز دوره ساختارسازی معرفی کردم.
مدرسه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبایی، فرهنگستان علوم، فرهنگستان علوم پزشکی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوره ایجاد شد، تا سال 1375 دوران ساختار سازی بود. دوره سوم از 1375 تا 1400 است، دوره سیاستگذاری علم وفناوری و فرهنگ است.
یعنی بزرگان و اندیشمندان و اندیشهورزان این مجموعه به این نتیجه رسیدند که ساختارسازی برای اسلامیسازی کافی نیست و باید سندنویسی و سیاستگذاری را دنبال کرد.
مقام معظم رهبری انتظار دارند 4کار را شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام دهند. راه بینی، راهبردی، راهبری و راه سنجی؛ یعنی وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر تدوین سیاستها، راهبری و هدایتگری و قرارگاهی است، نباید کار عملیاتی انجام دهد اما باید همچون قرارگاه بیاید و یگانها را به خط کند.
انتظار مقام معظم رهبری از این دوره این نیست که 70 درصد مصوبات علم وفناوری و 20 درصد فرهنگ باشد. اولویت باید ارتقای فرهنگ امید براساس ارزشهای انقلابی و اسلامی باشد و ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی تحکیم خانواده و کاهش آسیبهای اجتماعی؛ در حوزه آسیب های اجتماعی است.
مقام معظم رهبری توجه اساسی به بخش آموزش وپرورش که در دوره قبل مورد غفلت قرار گرفت، پیگیری اجرای نقشه مهندسی فرهنگی و تکمیل اسناد وبرنامه بخشی به آن با اولویت سینما، تئاتر، نمایش خانگی (موسیقی، ادبیات، رمان) نمایش خانگی را به شورای عالی سپردهاند.
ایشان همچنین به برنامهریزی موثر در زمینه رشد و ارتقای شأن و منزلت و کرامت زنان ورواج فرهنگ حجاب وعفاف به ویژه در میان جوانان کشور؛ سیاستگذاری برای حفظ پیشتازی ایران در عرصه علم وفناوری در منطقه و ارتقاء رتبه کشور در جهان تأکید دارند.
این سوال که برخی می گویند وظیفه دانشگاه اشتغال نیست و تنها وظیفه دانشگاه این است دانشجویان ارشد و دکتری را طی کنند. این حرف غلطی است. اما اینکه دانشگاه دکتری تربیت کند و برای اشتغال برنامه ریزی کند، درست نیست.
دانشگاه باید به گونهای دانشجو را تربیت کند که بتواند از دانش خود اشتغال ایجاد کند. نه اینکه دانشجوی دکتری نتواند یک لایحه بنویسد. دکترای روان شناسی بگیرد اما نتواند یک مشاوره روان شناسی بدهد و یک مسئله روانشناختی را بررسی کند.
خیلی از این دانشگاهها از دانشگاههای علم محور باید به دانشگاه موضوع محوری تغییر مسیر پیدا کند. دانشکدههای موضوع محوری و گروههای بنیادین داشته باشند. یعنی وقتی میگویید دانشگاه خانواده، فلسفه خانواده، روانشناسی خانواده و جامعه شناسی خانواده داشته باشد.
برخی میگویند مقالات شما در مجلات خارجی دنیا منتشر میشود و هزینه ایران برای کسب دانش را به دیگران میدهید. اگر موفق باشیم که 2-3 درصد بر دانش دنیا تأثیر بگذاریم و 97 درصد از دانش دنیا استفاده میکنیم، نتیجه خوبی به دست آوردهایم.
در دانشکدههای موضوعی حکمرانی، الگوی حکمرانی تعریف میشود. در حوزه شهرسازی و معماری نه نظریه معماری مصوب جمهوری اسلامی داریم (برخی از استادان نظریه دارند) و یک الگوی حکمرانی معماری نداریم.
شک نکنید دانشجویی که تربیت میشود، اشتغال اش هم تأمین میشود و به خاطر بیتوجهی مهاجرت نمیکند. چرا فرار مغزها داریم؟ فکر میکنیم فرار مغزها به این علت است که جوانان ماگرایش به غرب دارند وغرب زده هستند. دل آنها با ایران است اما ما بستر حفظ این نخبگان در جامعه را فراهم نکردیم.