سینمایی شهرک ایده جالب و سوال برانگیزی دارد؛ شخصیت اصلی فیلم با بازی ساعد سهیلی عاشق بازیگری است و زمانی که در یک پروزه بازیگری تست میدهد و قبول میشود انگیزه و انرژی بالایی برای حضور در این پروژه دارد، چنانچه وقتی به او میگویند یکی از شروط بازی در این فیلم زندگی چندماهه به صورت ایزوله و دور از خانواده است بی درنگ میپذیرد و بار و بندیل میبندد و عازم لوکیشن میشود.
او وارد شهرک ایزولهای میشود و از همان بدو ورود فقط باید در قالب نقشش فرو برود و با کاغذهایی که هرازگاهی از زیر در برایش ارسال میشود، تمرین را شروع میکند. او برای اینکه نقش را از دست ندهد، مجبور است حرفی نزند، اعتراضی نکند و حتی کنجکاو هم نشود.
داستان، اما هرچه جلوتر میرود عجیبتر میشود تا جایی که او نمیداند جنازهای که دفن میشود متعلق به کسی است که حقیقتا مرده یا این هم بخشی از یک بازی است.
ایده جالب فیلم سینمایی شهرک شباهتهای زیادی به بسیاری از فیلمهای سینمایی دنیا دارد؛ همچنان که کارگردانش در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم فجر گفته بود: خط روایت «شهرک» نه در «بازی مرکب» و نه در دیگر فیلمها وجود ندارد. البته باید بدانید ممکن است تشابهاتی در این زمینه وجود داشته باشد. حس خیال در این فیلم وجود دارد و مخاطب از یک جایی احساس میکند یک حس غریبتر و واقعیتر درحال رخ دادن است.
نباید فراموش کنیم گروه بازیگران در «شهرک» درحال تمرین برای بازی در یک فیلم هستند. منطق آنالیز این فیلم با دیگر فیلمها متفاوت است؛ زیرا اتفاقات روی کاغذ به بازیگران داده میشود و شرایط فیلم کمی نسبت به سایر آثار متفاوت است.»
یکی دیگر از فیلمهایی که شهرک به آن شباهت دارد فیلم سینمایی نمایش ترومن است؛ همچنان که آنتونیو شرکا منتقد سینما در نقد این فیلم عقیده دارد: فیلم سینمایی شهرک (۱۴۰۰) یک ترومن شو ایرانی است (ترومن شو یا نمایش ترومن فیلمی طنز و علمی تخیلی و درام محصول سال ۱۹۹۸ میلادی است. این فیلم توسط پیتر ویر کارگردانی شده؛ ستاره این فیلم جیم کری نقش مردی را بازی میکند که بدون آن که بداند، از همان زمان تولد در یک نمایش تلویزیونی شبیهسازی شده در دنیایی که توسط شرکتی ساخته شده، زندگی میکند؛ در نهایت او از این موضوع آگاه میشود و تصمیم میگیرد فرار کند) با این تفاوت که در ترومن شو آدم اصلی قصه نمیداند و خبر ندارد که در یک شو تلویزیونی قرار دارد و در انتهای فیلم این موضوع مشخص و این راز برملا میشود.
بر این اساس آنچه در شهرک آزاردهنده است چیستی و ماهیت قصهای است که فیلمساز قصد انتقال آن را دارد؛ شهرک اگرچه در اوایل قصه به دلیل ماهیت غیرشفاف و عدم روشنی حقیقت و خیال مخاطب را به دنبال خود میکشاند، اما در ادامه به دلیل این که تغییر رویکرد نمیدهد و همچنان بر لبه ابهام حرکت میکند مخاطب را خسته میکند؛ ضمن این که تدوین نامناسب و ریتم بسیار کند روایی داستان هم دلیل دیگری است که میتواند مخاطب را دلزده کند.
البته شهرک را باید به دلیل انتخاب سوژهای تازه و کمتر پرداخته شده در سینمای ایران تحسین کرد؛ سوژهای که اساسا کاری با سینمای تجاری ندارد و تلاش میکند تا سینما به شکل ناب آن باشد یعنی قصهای را بپردازد و به تصویر بکشد، اما در این مسیر به بیراهه میرود و نمیتواند به اثری قابل تامل و ماندگار بدل شود.
اگرچه برخی عقیده دارند که فیلم واجد رویکردی روانکاوانه به مقوله و موقعیت بازیگری است و از منظر تحولات درونی و شخصیتی موقعیت و تجربه را بازنمایی میکند، اما دیدگاهی که شاید درک بهتری از این فیلم بدهد این است که فیلم آنقدر اسیر و درگیر همان ایده اولیه شده است که از پیریزی یک طرح داستانی پر از کشمکش و یا نزدیکی به درونیات کارکترهای مورد نظرش غافل میماند. تماشاگری هم که بعد از گذشت حدود یک ساعت از فیلم نکته چندانی برای دنبال کردن پیدا نکرده است، با خستگی و کسالت ناشی از یکسان بودن رخدادهای فیلم دقیقهها را برای رسیدن به تیتراژ پایانی میشمارد.
شهرک فیلمی به کارگردانی و نویسندگی علی حضرتی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۴۰۰ است که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور یافت. این فیلم که یکماه از اکران آن میگذرد (۱۴ تیرماه ۱۴۰۲ روی پرده سینما رفت) تا به امروز به رقم فروش یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است.
ساعد سهیلی و مهتاب ثروتی نقشهای اصلی و کاظم سیاحی، شاهرخ فروتنیان، رویا جاویدنیا، مرتضی ضرابی و ساقی حاجی پور از دیگر بازیگران این فیلم هستند.