کد خبر: ۸۹۷۴۰۳
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۱

از لاکچری‌ها تا بدبخت‌های فلک زده!

در چند سال اخیر آن قدر نمایش زندگی لاکچری و ثروتمندانه در بین بلاگرها زیاد شده که به خاطر تکراری بودن وجذاب نبودن برای کاربران و به دنبال آن نبود فالوور، حالا عده‌ای رو به بلاگری با نمایش و روایت زندگی بدبختی و بیچارگی و فلک زدگی آورده‌اند و عجبا از مردمی که به راحتی دروغ‌های آنان را باور و به راه ناصواب آن‌ها کمک می‌کنند.
از لاکچری‌ها تا بدبخت‌های فلک زده!
آفتاب‌‌نیوز :

مهدی بذرافکن نوشت: فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی برای خودش دنیایی است و اتفاقاتی که در آن روایت می‌شود با عالم واقع تفاوت‌های زیادی دارد.

امروز به صورت اختصاصی موضوع بحثم بلاگرها هستند. می‌دانیم که زندگی نمایش داده شده از طرف این بلاگرها چیزی نیست که در واقعیت آن ها متصور باشد.

نمایش زندگی بعضا لاکچری بلاگرها چیزی مثل نمایش زندگی خانواده‌های ایرانی در بسیاری از سریال‌های تلویزیون است که عموما با واقعیت تطابق ندارد.

در چند سال اخیر آن قدر نمایش زندگی لاکچری و ثروتمندانه در بین بلاگرها زیاد شده که به خاطر تکراری بودن وجذاب نبودن برای کاربران و به دنبال آن نبود فالوور، حالا عده‌ای رو به بلاگری با نمایش و روایت زندگی بدبختی و بیچارگی و فلک زدگی آورده‌اند و عجبا از مردمی که به راحتی دروغ‌های آنان را باور و به راه ناصواب آن‌ها کمک می‌کنند.

حالا و چند ماهی است بلاگرهایی می‌بینیم که راه پیشرفت را در دروغ بافی و مرثیه سرایی از بدبختی‌های خود یافته‌اند و شوربختانه این که تیرشان به هدف خورده است.

دختری در پارکینگ کوچک خانه‌ای زندگی می‌کند. اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد. شوهرش او را کتک می‌زند و در خانه زندانی می‌کند.او این زندگی‌اش را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد بدون این که چهره‌ای از خود نشان دهد.

با همین روش فالورهای زیادی جذب می‌کند و روزانه آگهی‌های متعددی هم منتشر می‌کند. همین دختر می‌گوید امروز می‌خواهم در لیوان آب همسرم داروی بیهوشی بریزم و از خانه بیرون بروم! جالب این که چنین می‌کند-یعنی می‌گوید که این کار را کرده- و از خانه بیرون می‌رود و می‌گوید تا همسرم هوش نیامده باید به خانه برگردم. مردم هم باور می‌کنند و به همدیگر معرفی‌اش می‌کنند و...

یا دختر دیگری که او هم مشکلات زیادی با همسرش دارد. بدبخت است. از 14 سالگی ازدواج کرده و مورد ظلم واقع شده با همین داستان سرایی‌ها به فالوورهای خوبی رسیده و تبلیغات هم دارد.

یکی از تبلیغاتش معرفی دعانویس برای حل و رفع مشکلات ملت است. همین دختر در تبلیغاتش از این دعانویس خیلی تعریف می‌کند و کار آقای دعانویس را تضمین شده می‌داند یکی هم نیست به او بگوید اگر این دعانویس کارش این قدر خوب است که شما تضمینش می‌کنی چرا برای خودت دعایی نمی‌نویسد که این همه مشکلات و بدبختی و شوهر ظالم و اوضاع ناسالم نداشته باشی؟!

خلاصه این که قلب رئوف و دلسوز ما ایرانی‌ها از خیلی جهات مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد.

لطفا مواظب این دسته از بلاگرها باشید. کمی با واقعیت به ماجرا نگاه کنید. احساساتی نشوید،روایت‌ها را به صورت منطقی پشت سر هم قرار دهید و نتیجه‌گیری کنید.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین