آفتابنیوز : آفتاب: در حالی که در سالهای گذشته در محافل مختلف و از جمله صدا و سیما، از حسن عباسی با عنوان «دکتر حسن عباسی»، یاد شده است، بازخوانی سخنان حجتالاسلام ذوالنور، جانشین فعلی حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، که در سال 83 فرماندهی تیپ 83 مستقل امام صادق (ع) را به عهده داشت، نشان میدهد که عباسی حداقل تا بهمنماه 83، هنوز مدرک لیسانس نیز نداشته است!
در صورت صحت اظهارات آقای ذوالنور که مطابق اظهارات خودشان ارتباط بسیار نزدیکی با آقای عباسی در آن مقطع داشتهاند، مشخص نیست که آقای عباسی که از پیش از سال 83، به لقب دکتر معروف شده بود، چگونه و از چه دانشگاهی توانسته است در طی 4 سال، 3 مدرک، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را اخذ نماید!
به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب، حجتالاسلام ذوالنور، عصر روز شنبه، 17 بهمنماه سال 83، در سلسله نشستهای فرهنگی سیاسی بسیج مدرسه علمیه المهدی (عج) درباره وضعیت دکتر حسن عباسی گفت: «برادرم آقای عباسی دکتر نیستند. ایشان در رشته فلسفه مقطع کارشناسی مشغول تحصیل هستند و درخصوص سازمانی که داشتند من حدود 6 ساعت و نیم با ایشان بحث کردم. البته آقای مهندس رامین هم در این جلسه حضور داشتند. ایشان دفاعیاتی از آقای عباسی داشتند. نهایتا به یک جمعبندی رسیدیم و من گفتم این جمعبندی را در صحبتهایم میکنم. اگر قبول دارید این جمعبندی را قبول کنیم و اگر نه هرکدام کار خودمان را بکنیم که جناب آقای عباسی جمعبندی را پذیرفتند در CD های آخر سخنرانیهایش اشتباه کرده و خودش آنها را قبول ندارد. حتی آقای رامین میگفت در CD که کتش را در میآورد با پیراهن آستین کوتاه است، بعدش آمد خانه ما و خیلی ناراحت بود و گفت من امروز اشتباه کردم. خود ایشان محتوای این CD را قبول ندارد و قرار بر این شد که اگر این تحریم تلویزیونی شکسته شد و ایشان دوباره وارد دور صحبت شدند، جبران کنند».
[لینک خبر ایسنا]این در حالی است که عباسی در جدیدترین سخنرانی خود، ضمن اذعان به این نکته که استفاده از کردان در کابینه احمدینژاد یک اشتباه بزرگ بود، مدعی شد که ریشههای "کردانیسم" را باید دوره حجتالاسلام سید محمد خاتمی جستجو کرد.
سایر اظهارات ذوالنوربه گزارش ایسنا، ذوالنور البته در آن جلسه درباره مسائل دیگری نیز صحبت کرده بود که بازخوانی آنها خالی از لطف نیست. از جمله وی با اعتراض به سازمان ملی جوانان این سازمان را به مبارزه با اعتقادت جوانان در قالب تشکیلات NGO متهم کرد.
ذوالنور ادامه داد: «در اواخر دولت آقای خاتمی آمدند تشکیلات غیردولتی NGO ها را باب کردند و از پول بیتالمال ریختند توی حلقوم اینها، و سازمان دادند که تمام اینها که از نظر سیاسی سرخورده میشوند و احساس میکنند که {در} دولت پاتوقها و پایگاههایشان را از دست میدهند با نفوذشان در این گروهها از قبل رسمیتشان را درست کردند، بار مادیشان را هم بستند و پشتوانه اقتصادی هم برایشان فراهم کردند تا اینها اگر در انتخابات بعدی کرسی دولت و مجلس را از دست دادند، بتوانند برای آیندهشان کار کنند».
وی درباره فعالیتهای اقتصادی دوران ریاستجمهوری خاتمی گفت: «بنده به دولت آقای خاتمی از نظر اقتصادی نمیتوانم هیچ نمرهای بدهم. به دلیل اینکه کسی که املا ننوشته نمیتوان از او غلط گرفت و نمیتوان گفت که درست نوشته است. اصلا ایشان وارد مقوله اقتصاد نشدند تا کار اقتصادی بکنند و طرح اقتصادی نداشتند. همان روند سازندگی که در گذشته هم بود کاملا اینها معطل گذاشتند و کاری نکردند که ما بگوییم اشتباه کردند یا درست کردند. در واقع چطور میشود نمره داد»؟
ذوالنور در پاسخ به این سوال که آیا احتمال دارد از جناح دوم خرداد مانند هشت سال پیش ناگهان کسی بیاید و رای آورد، اظهار داشت: «اینکه از جناح دوم خرداد کسی ممکن است بیاید، آنها کاندیدا دارند، کار میکنند، از گذشته هم کار میکردند. ابتدا کاندیدایشان جناب آقای هاشمی رفسنجانی بود ولی با نظر مخالف ایشان مواجه شدند. تا حدودی امروز احتمال ضعیف دارد آقای هاشمی وارد میدان شوند و استدلال هم در این کار داشتند».
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «دوم خردادیها در طیف گستردهای خانمها را آماده میکنند که وارد انتخابات شوند. به این دلیل که شورای نگهبان تفسیرش از قانون اساسی این است که میگوید رییسجمهور از بین رجال مملکتی باشد، معنی رجال هم این است که هم رجلیت ملاک است و هم معتقدند که از افراد شاخص و سرشناس باید باشد. پس جنس مذکر هم لحاظ است، آنها عدهای زن را بسیج میکنند بیایند میدان تا توسط شورای نگهبان رد شوند، جوی علیه شورای نگهبان درست کنند که چون همین تفسیر و تعبیر میشود آنها میگویند که اینها مخالف حضور زنان در عرصه سیاستند، اینها افراطی هستند و عهد بوقی فکر میکنند، افکار عمومی را نسبت به شورای نگهبان تحریک میکنند و قشر عظیمی از جمعیت کشور که زن هستند را نسبت به شورای نگهبان مسالهدار میکنند که در انتخابات و رای تاثیر بگذارند. این هم یکی از ترفندهایی است که از آنها برای تخریب شخصیتها استفاده میکنند و از الان اقداماتشان شروع خواهد شد».
حجتالاسلام ذوالنور در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان و شورای هماهنگی در فهرست کاندیداها آقای هاشمی را قرار ندادند، گفت: «چون معتقد نیستند که به میدان آمدن آقای هاشمی به سود باشد».
وی در پاسخ به این سوال که الان حزب چپ و راست در جامعه وجود دارند؟ هم گفت: «خیر وجود ندارند. الان خودی و غیرخودی مطرح است. امروز یا کسی تفکرات امام، انقلاب و مقام معظم رهبری را قبول دارد که خودی میشود یا قبول ندارد که غیرخودی است. اگر غیرخودی شد معنیاش این نیست که دشمن است. مگر اقلیتهای دینی ولایتفقیه را قبول دارند، نظام اسلامی را قبول دارند، ولی در موضع مخالفت و ایستادگی نیستند زندگیشان را میکنند. بنابراین اگر کسی در جبهه خودی نبود الزاما دشمن نیست. ممکن است شهروند سادهای باشد و خودی هم نباشد».
وی حزب مشارکت را منافقین جدید دانست و افزود: «ما الان به منافقین میگوییم منافقین و به اسم گذشتهشان صدایشان میکنیم؛ چون آن زمان رجوی میآمد و تفسیر انقلابی قرآن میگفت و آخوندها را آمریکایی میدانست و میگفت شما سازشکارید. باید آمریکا را بکوبید. اینها منافقین بودند. ما را سازشکار ارتجاعی و آمریکایی و خودشان را مسلمان انقلابی میدانستند. امروز که منافقین در دامن آمریکا و اسرائیل نوکری میکنند دیگر نمیشود به آنها منافقین گفت».
وی با ابراز اتهاماتی افزود: «منافقین جدید کسانی هستند مثل مجاهدین انقلاب اسلامی، تشکیلات آقای بهزاد نبودی و مشابه جبهه مشارکت و من میتوانم این را اثبات کنم».
وی درباره کابینه خاتمی گفت: «در کابینه آقای خاتمی خیلی کم میتوان نیروی غیرمشارکتی پیدا کرد. استاندارهای شما را مشارکتیها تعیین میکنند، تمام نبض امور مملکت متاسفانه در دست مشارکتیهاست و بقیه هم سر کارند».
ذوالنور درباره مجمع روحانیون مبارز گفت: «در مورد مجمع روحانیون مبارز نمیتوان چیزی گفت بسیاری از آنها آدمهای ارزشی و خوبی هستند. اشتباه سیاسی دارند و بعضیهایشان هم دچار پسرفت شدهاند و به همان جرگه پیوستهاند».
وی درخصوص برخورد دولت با وزارت ارشاد نیز گفت: «خیلی خوب است که دولت کنترل کند، اما شما تعلیق به محال فرمودید، دولت نه همتش را دارد نه تصمیمش را و نه صلاحیتش را، آقای مسجدجامعی از زمین تا آسمان با آقای مهاجرانی متفاوت است. ایشان از آقای مهاجرانی بهتر است. وی مهاجرانی را متهم کرد که ابتذال و درگیری را به اوج رسانده بود».
وی درخصوص اینکه در این صورت چرا با ارشاد برخود نمیشود، گفت: «مشکلی که ما الان داریم فضای جامعه در بعضی از جاها مهیا نیست، شما برخوردی میکنید، مردم همان برخورد شما را مطلع میشوند. یک وقت رسانهها و امکانات دست کسانی است که شما با آنها برخورد میکنید و ذهن مردم را عوض میکنند. آقایی در تهران و در اطراف تهرانپارس مسجدی بود و فعالیت میکرد. ایشان شخصیت سرشناسی است مدعی شخصی داشت، کسانی پول دستش داده بودند و آن را حیف و میل کرده بود. دادگاه ویژه پرونده درست کرد. ایشان محکوم شد و به زندان افتاد و تبدیل شد به قهرمان سیاسی، کسی که دزدی کرد اینگونه شد. از دزدان سیاسی و خائنان به مملکت قهرمان سیاسی درست میکنند».
پس حتما چون خاتمی هم دو تا مدرک داره (لیسانس فلسفه , علوم تربیتی) حتما یکیش جعلیه
شغل: عضو هیات علمی دانشگاه
مسئولیت: رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز ایران
تحصیلات:
لیسانس در علوم سیاسی
فوق لیسانس در روابط بین المللی
PHD در امنیت ملی با گرایش دکترین و خط مشی علوم استراتژیک
برد تخصصی از انگلیس
تحصیلات میان رشته ای:
اقتصاد
جامعه شناسی
علوم نظامی(دریایی، زمینی، عملیات ویژه، انتظامی)
مدیریت(عمومی، دولتی، استراتژیک)
فلسفه اسلامی، فلسفه غرب
کتب، کنفرانس و مقالات:
بیش از ۱۴۰ کنفرانس علمی(داخل و خارج کشور)
۳۱ جلد تالیف (در حوزه علوم استراتژیک)
تئوکراسی(خداسالاری) در عمل
دکترین امنیت بین المللی جهان اسلام
ابر دکترین جمهوری اسلامی
استراتژی دریا- اقیانوسی
نظام امنیت رسته جمعی دریا پایه- اقیانوس هند و امنیت پیرامون سه قاره (افریقا، آسیا و اقیانوسیه)
هیدروپلیتیک و هیدرواستراتژی خلیج فارس
هیدروپلیتیک، هیدرواکونومی و هیدرواستراتژی دریای خزر
آینده جهان اسلام و غرب (بررسی تطبیقی آینده شناسی همکاری و تقابل اسلام و غرب)
تحلیل سیستم های حکومتی (الیگارشی، دموکراسی، تئوکراسی)
آقا بحث نداره كه
شما اگه ميتونيد ثابت كنيد كه ايشون دكتر نيستند
شما يه چيزي كه وجود نداره رو همچين بزرگش مي كنيد كه گوش عالم و كر مي كنه،حالا اگه واقعيت باشه كه ديگه خدا به داد همه برسه
در ضمن
ايشون اگه سيكل هم داشته باشن حداقل در خط امام و با تحليل هاي درست دران قدم بر مي دارن نه مثل شما كه...
من و تمام مردم اين سرزمين دعا گوي خدمت گزاران اين مملكت هستيم و از خداي بزرگ خواستاريم تا با دشمنان اين مملكت آنگونه كه بايد و شايد برخورد كند
يا علي
معلوم نیست که این ذوالنور کی هست و کدوم حسن عباسی رو میگه که ابروی هرچی ...رو برده!
شما هم چه عداوتی با دکتر دارید معلوم نیست!
کافیه نظرات کارشناسان دنیا رو سرچ کنید!
با این خبرگزاری تون که بدرد در پیت میخوره!
عباسی چه دکتر باشه چه نباشه واقعاً صحبتهاش و سخنرانیهاش حرف نداره
واقعا يكي از اونايي كه دكترا دارن رو بياريد 1 دهم سخنراني هاي آقاي عباسي رو ارائه بده !!!!
اگر هم ميتونن سخنراني ارائه بدن پس كجا هستن ؟
اگه عرضش رو دارن بيان يه چيزي بگن ديگه ... .
من خودم عاشق استادم
تولید علم بدست توانمند بسیجیان و ملت معتقد انجام می شود چه مدرک دکتری داشته باشند مثل شهید شهریاری پدر هسته ای ایران و چه نداشته باشند مثل شهید تهرانی مقدم پدر موشکی ایران
شما به نظر میرسد نفست می خواست گیر بده گیر دادی
مهم آدم بودنه...
كه ايشون هست.
متاسفانه دانشگاه ها تفکرات نو رو برنمتابن و درصدد تولید دانش نیستن
استدلالتون منو کشته
مگه به مدرکه مبنا به سواده
رائفی یه طوطی سخنگوست همین
خیلیا چشم دیدنش رو ندارن
مسئله اینکه ایشون از خودشون یه علمی داشتن عباسی هم از خودش یه علمی داره ،، کسی هم نتونسته بحثهاش رو به چالش بکشه یا در رد اونا مسائلی رو مطرح کنه یا بیاد یه مناظره با ایشون بکنه ،،ماها که خودمون سر این کلاسای دانشگاه بودیم دیدیم که تهش هیچی نیست ،،،حالا همه میخوان ایشون بره اول چهارتا تست بزنه مدرک بگیره بعد بیاد صحبت کنه ،،اقا نبینید کی میگه ببینید چی میگه
به نظر بنده و شاید بسیاری دیگر داشتن یا نداشتن مدرک دانشگاهی به هیچ عنوان نشان بر داشتن یا نداشتن علم و دانش و قدرت تجزیه و تحلیل نمی باشد. چه اینکه ما خودمون هم در دانشگاه درس خوندیم و درجای خوبشم خوندیم و خوب میدونیم که داخل دانشگاهها چه خبره. چند نفر حقیقتا دنبال دانشند و چند نفر دنبال نمره و چند نفر دنبال فرار از سربازی و چندنفر دنبال جوانی و چند نفر دنبال شوهر و چند نفر دنبال هیچ چیز!!!!!!!!! و با چه روشهایی افراد درسها و واحدها رو پاس میکنند و نهایتا چند نفر با پول نمره میگیرند. از جلوی دانشگاه تهران که رد بشید با دیدن اوضاع متوجه میشید که پروژه ها رو کیا مینوسند و کیا میخرند و کیا نمره میگیرند.
درسالهایی که خود اینجانب لیسانس گرفتم شاید کمتراز 10درصد فقط برای دانش تلاش میکردند و با طی دوره سربازی و بازگشت به بازار کار متوجه شدیم که دقیقا 4سال از عمرمون رو توی دانشگاه هدر دادیم.
پس از دوسال کار متوجه شدیم که تقریبا بالای 90 درصد مطالبی که. در دانشگاه خواندیم و مطالعه کردیم بی ارزش و یا حداقل بی کاربرد بوده و هیچ چرخی با قوانین موجود در این کتابها نمیچرخند.
مطمئنم بسیاری با من موافقند و در نتیجه باید نتیجه گرفت کسیکه مطالعه نداشته باشد و دنبال دانش نباشد حرف جدیدی برای گفتن و قدرت تجزیه تحلیل نخواهد داشت. ادمی مثل دکتر و یا حداقل استاد عباسی قطعا بدون دانش و مطالعه حرفی برای گفتن نخواهد داشت. پس قطعا ایشون همون دکتر حقیقی هستند چرا که علاوه بر دانش و مطالعه از همه مهمتر جهت دارند که به قول دکتر شریعتی هرعملی بدون جهت به دور شبطان گشتن است.
درک کردن ایشان فقط کار کسانی هست که خدا را به حقانیت میشناسند و اسلام ستیز نیستند .
حالا این وسط نخبگان واقعی هم مجبورا بدون مدرک فریاد بزنن.
یک روز ارزش این مرد بزرگ را خواهیم فهمید که دیگر دیر شده است
مثل شریعتی و مطهری و چمران
قدر همچین انسانی رو باید دانست ایشون نعمتی هستند از سوی خداوند بزرگ و متعال
(کسی که دانشی را به دانش بشریت اضافه نماید به واسطه اینکه دکترینی را ارائه میدهد به او تیتر دکتر داده میشود )
این هیچ ربطی به دانشگاه ها ندارد .
همان گونه که به کسی که توانایی توضیح دادن موضوعات را با استفاده از هندسه و علوم ریاضی دارد به او مهندس میگویند .
البته در سده های اخیر نهادهایی بر این جماعت توانمند حسب وسع توانمندی ممیزی مورد ادعا ی یک نهادمثلا دانشگاه ) ، در صورت تقاضا ، صحه گذاری به صورت مکتوب انجام میدهند.
به آن (تاییدیه بر اساس منطق آماری) بک عملکرد نیز گفته می شود .
البته بسیار شنیده و دیده ایم و مواردی خود اثبات نموده ایم که بسیاری از مقاله دهندگان دکتری مقالاتی جعلی یا نادرست ارائه داده اند .
دکترین ایشان و مقالاتشان را در سایت کلبه کرامت مشاهده فرمایید .
متاسفم که نماینده ای در مجلس قانونی را تصویب نموده و به کاربردن عناوین دکتر و مهندس را به نهادهای آموزشی منتسب و برای به کار بردن آنها قانون تصویب نمود .