زهرا نژاد بهرام، دکترای علوم سیاسی، مدرس دانشگاه و مدیرکل پیشین دفتر اجتماعی و انتخابات استانداری تهران محور سخنان خود را بر بحث «شبکههای مجازی و گفتمان صلح» متمرکز کرده و گفت: در ابتدای سخن باید به این نکته اشاره کنم که ما نباید فراموش کنیم که نیمی از جمعیت جهان، زن هستند. فراموش نکنیم که منادیان اصلی صلح، زنان هستند چرا که دغدغه زندگی دارند. فراموش نکنیم که زنان، مادران زمین هستند، اما متاسفانه در تصمیم سازی و تصمیم گیری معمولا کم حضور هستند و اگر هم هستند کم اثر هستند به این دلیل که فرصت لازم در اختیار آنها گذاشته نمیشود.
یکی از نهادهایی که در حوزه کنشگران مرزی جایگاه دارد، رسانهها هستند، اما امروز شکل رسانهها متفاوت شده است و با دنیای جدیدی از رسانهها روبه رو هستیم. شبکههای اجتماعی فرصتی منحصر به فرد برای ارتباطات میان فردی و میان گروهی برای همه مردم جهان است. این شبکهها که سابقهای دیرین در زندگی بشری دارند امکان موثر برای اجتماعی سازی بشری داشته اند. اکنو ن این شبکهها در بستر فضای مجازی مبدل به بستری برای گسترش تعاملات و امکانی برای عمق بخشیدن به اجتماعی سازی بشری شده اند. این امکان برگرفته از تحولات تکنولوژیکی عصر حاضر بستری نوین برای رشد و توسعه ارتباطی و در عین مفهوم سازیهای نوین برای زندگی اجتماعی است.
این شبکهها تحت عنوان رسانههای نوین توانسته اند در مدت کوتاهی در اطلاع رسانی و ارتباط گیری نوع متفاوتی از زندگی اجتماعی و جامعه پذیری و در عین حال یاد گیری را فراهم کنند و بستری موثر برای نشر و تقویت مفاهیم ارزشمند نظیر صلح باشند. اصلیترین مفاهیم این شبکهها باور دیگری و پذیرش حق دیگری است. آنها قادرند با تکیه بر عنصر رواداری مفهوم دیگری را که صاحب حق است، جدا از مرزبندی های رایج زندگی عینی تبیین کنند. آنها به دلیل ساختار تعاملی و ارتباط گیری آسان و در دسترس، در نهادینه ساختن این عنصر راهی کوتاه و موثر هستند.
تکنولوژی برای خلق این شبکهها توانسته ارتباط فارغ از زمان و مکان را بر بستر تعامل مداوم در جهت رواداری تبیین کند. اگر چه این امکان در فضای عینی نیازمند تمرین مداوم و زمان طولانی است، اما با اتکا به ظرفیتهای جدید این مهم با سرعت امکان آموزش، تمرین و اقدام را فراهم ساخته است.
عمق نفوذ آنها بر حسب آخرین آمارها در میان جمعیت هشت میلیاردی جهان بالغ بر ۵ میلیارد است؛ این مهم به معنی ان است که بیش از دو سوم مردم جهان توانسته اند با استفاده از این شبکهها، ارتباطی مداوم و به دور از تکلفهای نژادی، مذهبی، قومیتی و سرزمینی و... داشته باشند! گفتگو که رمز تحقق صلح است در این شبکهها شکل گرفته و امکان شنیدن و گفتن را در فضایی به دور از هیاهوهای برگرفته از تفاوتهای منطقهای و قومی و... را فراهم ساخته است. توجه به دیگری و دریافت نظرات دیگران در نگاه به تعداد لایکها و کامنتها و باز نشرها و علائم مشترک تصویری نظیر ایموجیها امروزه به بستری برای گسترش تعامل شده است! آنگونه که به نظر میرسد زبان جدیدی در این شبکهها خلق شده که امکان گفتگو و پذیرش دیگری را معنا دارتر کرده است؛ به عبارتی، این شبکهها فرصتی برای زبان مشترک، امکان مشترک، حس مشترک دست یافته اند که سه اصل موثر برای پویایی آنها است.
در واقع شبکههای اجتماعی توانسته اند نوع خرد جمعی را فراهم کنند که دسترسی به صلح را با توجه به مبانی ذکر شده تسهیل کرده است؛ لذا از انجا که یکی از بسترهای تحقق صلح علاوه بر مفاهیم پایه ای، کنشگری صلح است؛ این شبکهها بستر تحقق آن را فراهم کرده اند که یکی از مهمترین دلایل آن ساختار فعال و پویای شبکههای اجتماعی مجازی است.
به بیانی دیگر صلح مثبت که مبتنی بر ارتقا فهم مشترک از ضرروت زندگی برمبنای تعامل و پذیرش حق دیگری است در بستر این شبکهها جان تازه گرفته است! انگونه که صلح از مفهومی دور دست به امری نزدیکتر مبذل شده که در بستر آن میتوان مفاهیم صلح محور را دست یافتنیتر کرد.
این مهم به صورت عینی در گفتگوهای اخیر که پس از حمله اسراییل به غزه و نسل کشی مردمان این سرزمین صورت گرفته و صدای یکپارچگی را برای افکار عمومی جهان در جهت صلح فراهم کرده قابل مشاهده است. این امر، به رغم آن صورت گرفته که رسانههای جریان اصلی با توجه به وابستگی سیاسی و اقتصادی به اسراییل در تلاش بودند مفاهیم کشتار و نسل کشی و... را از حمله اسراییل به غزه دور کنند! اما رسانههای نوین در قالب شبکههای اجتماعی راهی دیگر را برای افکار عمومی تعریف کردند! این تغییر در نگرش افکار عمومی حاصل ظرفیتهایی است که در این شبکهها به عینه مشاهده میشود.
بهره گیری این شبکهها از ظرفیت افراد عضو و گشوده بودن راه برای طرح نظرات و انتشار دیدگاههای متفاوت با جریانهای صاحب قدرت و تکیه بر عنصر گفتگو و رواداری این فضا را برای درخواست صلح به امری عمومی مبدل کرده و فرایند صلح خواهی را از صاحبان قدرت به سوی افکار عمومی سوق داده است که حاصل آن راه پیماییهای بی وقفه در سراسر جهان است. در پایان انتظار میرود دولت جدید با تکیه بر این ظرفیت نکات زیر را مورد توجه قرار دهد:
باور پذیری به نقش آفرینی شبکهها اجتماعی در تقویت رواداری با تاکید بر باور تفاوتها امری جدی است چرا که در رواداری حق دیگری پذیرفته میشود و به اندازه خود برای دیگری سهم قائل هستیم.
ایجاد ظرفیت لازم برای توسعه شبکههای مجازی بستری برای تعامل با خود و خارج از مرزها است که میتواند ابزار موثری برای بیان ارزشها، ارزوها و جست و جوی اشتراکات باشد.
صلح بیش از انکه امری بیرونی باشد فرآیندی درونی است و لازم است ابزار گفتگو حاصل شده دراین شبکهها مقیاسی برای نهادینه کردن صلح باشد
شفافیت و ارتقا سواد رسانهای و آموزش زندگی در شبکههای مجازی امری حیاتی است که باید شرایط آن به صورت عام در جامعه ساری و جاری شود.
انتظار میرود دولت آینده، دولت اطلاع رسانی و پاسخگویی و شفافیت باشد و شبکههای اجتماعی فرصتی برای تحقق آن است. این مهم به تحقق صلح کمک شایانی میکند چراکه صلح بر مبنای پاسخگویی یعنی کاهش تنشها و گشایش فرصتها.
بهره گیری از فرصت شبکههای مجازی در داخل و خارج این امکان را میدهد که پیوند میان افکار عمومی داخل و خارج از جنس کنشگری فعال باشد؛ لذا رفع فیلترینگ و محدودیت اینترنت ضرورتی انکار ناپذیر است.
با توجه به گفتمان سوم دولت جدید به نام «گفت و گوی ملی و آشتی ملی»، شبکههای اجتماعی فرصتی یگانه برای نهادینه ساختن این گفتمان هستند؛ در واقع بستر تحقق صلح معنایی در قالب این شبکهها دسترس پذیر است؛ چرا که نظام معنایی حاصل از این گفتمان جایگاه لازم را در شبکههای اجتماعی دارا است و قادر به موج آفرینی برای صلح و نهادینه ساختن آن است.
تأکید شبکههای اجتماعی برگرفته از صلح ایجابی و مثبت است، لذا مفهوم صلح به معنای نفی جنگ نگاهی حداقلی است که فقط دولتمردان را قادر به بسیج کردن است، اما در شبکهها اجتماعی این مهم به امری عمومی بر مبنای زندگی مشترک و همزیستی مسالمت امیز قابلیت تحقق دارد. دراین شبکهها اشتراکات برجسته میشود و تفاوتها مورد پذیرش واقع میشود.
این شبکهها با قدرت بسیج کنندگی و آموزش عمومی قادرند مفهوم صلح را بر پیشگیری تمرکز میدهند نه بر پایان بخشیدن که این مهم قادر است گفتمان دولت جدید را تقویت کند.
قطبی زدایی اصلیترین رویکرد این شبکههای اجتماعی است که بر مبنای صلح خواهی فرصت برقراری آن را فراهم میکند، امری که پزشکیان به روشنی در عبارتی ساده آن را طرح کرد "دعوا نکنیم".
صلح سازی علاوه بر آنکه نیروی حاکمیتی را طلب میکند نیازمند ذهن صلح محور است و این مهم در شبکههای اجتماعی قادر به ساخته شدن است به شرط آنکه دولت جدید باور داشته باشد این ظرفیت جهانی امکانی برای همزیستی مسالمت امیز است.