آفتابنیوز : پس از زیگمار گابریل وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان، فرانک والتر اشتاین مایر دومین عضو کابینه جمهوری فدرال آلمان در پی توافق هستهای روز شنبه راهی تهران شد.
به گزارش آفتاب، از آخرین سفر رئیس دستگاه دیپلماسی آلمان به ایران ۱۲ سال میگذرد. آخرین بار در سال ۲۰۰۳ و در دولت سیدمحمد خاتمی بود که یوشکا فیشر وزیر خارجه وقت آلمان به ایران سفر کرد.
بر اساس آنچه که رسانههای آلمانی اعلام کردهاند، یکی از سخنگوهای وزارت خارجه آلمان، اهداف سفر اشتاینمایر را تحرک مناسبات سیاسی دو کشور، چگونگی به جریان انداختن توافق هستهای و مسائل سیاسی و امنیتی منطقه بهویژه سوریه عنوان کرده است.
وی تاکید کرده که نقشآفرینی ایران در اوضاع سوریه، در دستور کار مذاکرات اشتاینمایر قرار دارد.
قرار است وی در تهران با محمدجواد ظریف، حسن روحانی و علی لاریجانی ملاقات داشته باشد.
اشتاینمایر روز شنبه در نشست مقدماتی «کنفرانس امنیتی مونیخ» که برای نخستین بار در تهران برگزار میشود، شرکت میکند.
وزیر خارجه آلمان روز یکشنبه از تهران به ریاض میرود تا در آنجا با عادل الجبیر همتای سعودی خود و همچنین با نمایندگان جامعه مدنی و فرهنگی عربستان دیدار کند. محور گفتوگوهای اشتاینمایر با مقامات سعودی، مبارزه با داعش است.
رئیس دستگاه دیپلماسی آلمان همچنین روز سهشنبه به امان، پایتخت اردن میرود. موضوعات مهم مذاکرات او با وزیر خارجه اردن، مقابله با تروریسم و مسئله پناهجویان خواهد بود. اردن میزبان هزاران پناهجو و آواره سوری است که به این کشور همسایه گریختهاند.
خبرگزاری رویترز اعلام کرده است که اشتاینمایر در جریان سفر خود به منطقه میخواهد با ایران و عربستان، دو بازیگر عمده مناقشه سوریه، درباره بحران این کشور گفتوگو کند.
در گزارش رویترز آمده است که یافتن هر گونه راهحلی برای بحران سوریه بدون در نظر گرفتن نقش ایران و عربستان در منطقه، ناممکن خواهد بود.
رویترز در ادامه گزارش خود در این ارتباط آورده است: اشتاینمایر میخواهد در سفر به تهران و ریاض دو کشور را به گفتوگو با هم ترغیب سازد؛ هر چند میانه دو کشور در حال حاضر به دلیل رویدادهای منا بسیار تیره است.
به گزارش ایسنا، اشتاینمایر خود چندی پیش اعلام کرد: برای حل بحران سوریه به رابطه مسالمتآمیز بین دو کشور ایران و عربستان نیاز داریم. ما سعی میکنیم پلی بین دو کشور برای حل بحران سوریه ایجاد کنیم.
وزیر خارجه آلمان در سفر دو روزه خود به ایران، از سوی یک هیات فرهنگی همراهی خواهد شد.
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی اداره کل روابط عمومی دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با ایسنا از حضور وزیر امور خارجه آلمان در این دانشگاه در روز یکشنبه خبر داده و اعلام کرده است: حضور آقای اشتاینمایر با هدف توسعه همکاریهای فرهنگی و دانشگاهی بین کشورهای ایران و آلمان است.
محمد تقیدخت افزوده است: طبق برنامه قرار است اشتاینمایر ابتدا با رئیس دانشگاه تهران دیدار داشته باشد و سپس در جمع اساتید و دانشجویان با موضوع تبادلات فرهنگی و دانشگاهی بین کشورهای ایران و آلمان سخنرانی کوتاهی کند.
وی اظهار کرده است: در طی این دیدار سه کارگاه به صورت همزمان برای توسعه همکاریهای علمی و تکنولوژی بین ایران و آلمان با حضور دانشجویان برگزار میشود. علاوه بر آن همراه آقای اشتاینمایر، رئیس سرویس فرهنگی دانشگاهی آلمان نیز در دانشگاه تهران حضور مییابد.
پیام سفرم جدیت در رفع تحریم هاست/ ظریف و تیمش با پافشاری زیاد منافع ایران را نمایندگی کردند
«اشتاین مایر» قرار است پس از حضور در تهران و مشارکت در اجلاس منطقهای که در چارچوب نشست امنیتی مونیخ امروز (شنبه) برگزار میشود، از ایران راهی عربستان شود تا همانگونه که پیش تر اعلام کرده بود چراغ میانجیگری در مناسبات تنش آلود تهران- ریاض را روشن کند. این مقام بلندپایه آلمان در گفتوگو با «ایران» کهاندکی پیش از ورود به تهران انجام شد، ضمن تأکید بر نقش تأثیرگذار منطقهای ایران، تأکید کرد که «تهران- بن موضوعات زیادی برای گفتوگو با یکدیگر دارند و دستاورد «برد- برد» مذاکرات هستهای، شرایط را مهیای فصل تازه مناسبات ایران و جهان کرده است.» او همچنین تأکید کرد که «با اجرایی شدن مقررات توافق وین، آزمون واقعی برای همه طرفها در پیش است و بعد از چند ماه میتوان گفت که آیا توافق وین یک موفقیت بوده است یا نه»؛ مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم:
شما قبل از پایان موفقیتآمیز توافقنامه هستهای ایران و گروه 1+5 در مصاحبهای تأکید کردید که در صورت حل مشکل هستهای موضوعات بسیاری برای گفتوگو و همکاری ایران و آلمان وجود خواهد داشت. لطفاً در مورد موضوعات این همکاری توضیح دهید. آیا میتوان گفت که فصل جدیدی، بویژه در روابط دیپلماتیک، میان دو کشور آغاز شده است؟
دست کم امروز اولین دیدار رسمی یک وزیر امور خارجه آلمان از ایران است که پس از بیش از 10 سال صورت میگیرد. فهرست موضوعات گفتوگو میان دو طرف براستی طولانی است؛ از بهمرحله اجرا درآوردن توافقنامه اتمی وین تا تبادل نظرهای سیاسی و رونق بخشیدن به روابط اقتصادی تا توسعه تبادلات فرهنگی بین کشورهایمان. ما مذاکره در مورد یک موافقتنامه فرهنگی را آغاز کردهایم. موفقیتی سریع میتواند نشانهای روشن از این باشد که ما میخواهیم روابطمان را بر شالوده جدید و گستردهتری بنا کنیم. من پیش از هر چیز امیدوارم که ما در مورد این مسأله به پیشرفت دست یابیم که چگونه میتوان درگیریهای وحشتناک و خطرناک برای ثبات کل منطقه از جمله در سوریه و عراق تا یمن و افغانستان را که در این بین به بزرگترین فاجعه آوارگان بعداز جنگ جهانی دوم به این سو منجر شده، کاهش داد. آلمان در زمینه پذیرش آوارگان و کمکهای انساندوستانه مسئولیت زیادی بهعهده گرفته است. ایران با نفوذ سیاسیاش در منطقه مسئولیت بزرگی برای یافتن راهحل در راستای منافع مردم دارد. به نظر ما پذیرش همزیستی مسالمتآمیز با همه همسایگان، همچنین با اسرائیل، در همین راستا قرار دارد.
«زیگمار گابریل»، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد، اولین شخصیت غربی بود که بعد از توافقنامه بین ایران و گروه 1+5 وبه همراه هیأتی از نمایندگان شرکتها بهتهران سفر کرد. آیا معنای اقدام «بن» در اعزام سریع هیأت اقتصادی بلندپایه به تهران این است که مناسبات اقتصادی با ایران برای مقامات آلمان از جایگاه ویژهای برخوردار است؟
بدون تردید؛ ایران و آلمان از جمله در عرصه اقتصاد، چیزهای زیادی برای مبادله با یکدیگر دارند. حیات کمتر کشوری درجهان مانند آلمان به تجارت جهانی وابسته است. اقتصاد آلمان در ایران مانند گذشته از شهرت خوبی برخوردار است و بسیاری از شرکتهای آلمانی قبل از منازعه اتمی جایگاهی قوی و روابط تجاری نزدیکی با ایران داشتهاند. طبیعی است که صنایع آلمان اکنون و بعد از سالها سکون بهخاطر منازعه در مورد برنامه اتمی، علاقه زیادی داشته باشند تا فرصت هایی را که بعد از پایان تحریمها در ایران ایجاد خواهد شد، بررسی کنند. ولی برای ما همچنین رساندن این پیام مهم بود که: ما در رفع تحریمها جدی هستیم. اگر ایران تعهدات خود را انجام دهد، وضعیت اقتصادی بسرعت و بهنحو محسوسی بهبود خواهد یافت و همین امر فضای لازم را برای احیای مجدد و قوی روابط اقتصادی فراهم میکند.
اتاق بازرگانی و صنایع آلمان قبل از توافقنامه حجم مبادلات سالانه تجاری بین تهران و بن بعد از توافقنامه را 12 میلیارد یورو تخمین زده بود که نیمی از آن را واردات آلمان از ایران تشکیل خواهد داد. طبق ارزیابی بن مهمترین کالاهای وارداتی و خدمات از ایران کدامها هستند و نفت در این واردات چه سهمی خواهد داشت؟
ایران امروز کمتر از نصف دوره قبل از تحریمها نفت صادر میکند، ما میدانیم که مدرنیزه کردن سریع بخش نفت از چه اهمیتی برای ایران برخوردار است تا بتواند مجدداً نفت بیشتری صادر کرده و مهمترین منبع درآمد ارزی خود را بهبود بخشد. بههمین دلیل ایران در حال حاضر برای جذب سرمایه خارجی و از جمله آلمانی تلاش میکند. من فکر میکنم منطقیتر است اگر ایران اقتصاد خود را متنوعتر کند و اعتقاد دارم که در کنار حاملهای انرژی سایر تولیدات و خدمات هم میتوانند برای بازار آلمان جذاب شوند.
تهران به سرمایهگذاری سایر کشورها در ایران و واردات فناوری علاقهمند است، مهمترین بازارها و بخشهای صنعت در اقتصاد ایران که برای این منظور مورد علاقه آلمان است کدامها هستند؟
معاون وزیر نفت ایران در سفر اخیرش به بن میزان سرمایهگذاری ضروری فقط در این بخش را 100 میلیارد یورو تخمین زد. شمار زیادی از شرکتهای بزرگ و متوسط آلمانی علاقهمندند با تجربه و سرمایه خود به صورت درازمدت در این بخش در ایران فعالیت کنند. بدیهی است که هنوز باید برخی شرایط لازم برای سرمایهگذاری بهبود یابد، ولی من امکانات همکاری گستردهای در این بخش میبینم.
شرکتهای آلمانی میخواهند درازمدت فعالیت کنند و فقط به سود کوتاهمدت نظر ندارند. آنها دقیقاً از همین رو خواهان ثبات و تضمینهای قانونی برای امکانات سرمایهگذاری هستند. ایران نیز به توسعه حاملهای انرژی تجدیدشونده علاقهمند است. میدانیم که آلمان با پروژه دگرگونی انرژی خود در این عرصه پیشگام است. شرکتهای آلمانی در زمینه انرژیهای تجدید شونده حرف اول را در جهان میزنند. همچنین توسعه زیرساختهای حمل و نقل موضوعی مهم خواهد بود. یک رشد اقتصادی مستلزم وجود راههای حمل و نقل مدرن و مطابق با نیازهاست. همچنین ایران باید از طریق زمین، دریا و هوا به کریدورهای حملونقل قارهای متصل شود. در این زمینه شرکتهای آلمانی تجربه زیادی دارند.
آیا حل مسأله هستهای ایران از طریق مذاکره میتواند به مثابه الگویی در خدمت حل بحرانهای منطقهای با شرکت طرفهای درگیر و قدرتهای بزرگ قرار گیرد؟
توافق وین حداقل یک چیز را نشان داد: که دیپلماسی در زمان ما نیز و در مناطق بحرانی جهان میتواند منازعات را از طریق صلحآمیز حل کند و راههای سازش را بیابد، حتی در جایی که در ابتدا طرفین با دشمنی و بیاعتمادی در برابر یکدیگر قرار داشتهاند. مذاکرات هستهای نشان داد که چارچوبی مانند 3+3E کمک میکند تا، چنانچه علاقهمندی در همه طرفها وجود داشته باشد، قید و بندهای سیاسی عمیق بین تک تک نقشآفرینان پشتسر گذاشته شده و منافع مشترک در مرکز توجه قرار گیرد. ما بهطور مشترک در نیویورک تصمیم گرفتیم در چارچوب 3+3E در مورد مسائل منطقهای نیز با ایران گفتوگو کنیم. اینکه آیا این مدل برای سایر منازعات هم قابلیت اقتباس داشته باشد و چگونگی آنرا امروز نمیتوان تعیین کرد. اما مسلم است که منطقه بهطور عاجل به مکانیسمهایی نیاز دارد تا گفتوگو بین طرفهای درگیر را تسهیل کرده و راهحل صلحآمیز برای منازعات را امکانپذیر سازد. ما، زمانی که گروه کلیدی کنفرانس امنیتی مونیخ امروز برای اولین بار در تهران تشکیل جلسه دهد، دقیقاً در مورد همین موضوع صحبت خواهیم کرد. گروه کلیدی کنفرانس امنیتی مونیخ جمعی در نوع خود بینظیر است و نمایندگان دولتها و کارشناسان مسائل امنیتی از سراسر جهان در آن حاضر خواهند شد.
بحران سوریه به یکی از فرسایشیترین بحرانها در منطقه تبدیل شده است. دامنه تأثیرات آن را در موج آوارگان سوری به سوی کشورهای اروپایی و نیز آلمان میتوان مشاهده کرد. این امر تصمیم اروپا برای حل جدی بحران سوریه را تقویت کرده است. آلمان بهعنوان یک قدرت اروپایی تاچه حد مشارکت ایران در همکاری بینالمللی علیه گروه تروریستی «داعش» را ضروری میداند؟
پنهان نمیتوان کرد که مواضع ایران در قبال سوریه با مواضع آلمان تفاوت دارد. با وجود این باید همه ما یک منفعت مشترک داشته باشیم: که خونریزی بهپایان برسد و سوریه بهعنوان یک کشور دارای سازوکار پابرجا بماند، که در آن انسانهایی از همه گروههای قومی و دینی بتوانند روزی مجدداً کنار هم زندگی کنند. این اما تا زمانی که نقشآفرینان اصلی بهکرات فقط بر راهحل نظامی تأکید میکنند میسر نخواهد شد. من آرزو میکنم که ایران از نفوذ خود استفاده کند و دولت سوریه را برای ورود به یک دوران گذار سیاسی به پای میز مذاکره بیاورد. فقط زمانی که موفق شویم بهبرادرکشی در سوریه پایان دهیم میتوانیم با تندروهایISIS، که وسط هرج و مرج و خشونت مانند یک غده سرطانی هر روز گسترش مییابند، با موفقیت روبهرو شویم. عاجلترین موضوع برای مردم سوریه این است که حداقل تصمیمات شورای امنیت برای حفظ جان مردم غیرنظامی بالاخره به اجرا گذاشته شود – زمانی که بمبهای بشکهای و حملات خمپاره به مناطق مسکونی متوقف شود، امکان تردد کمک رسانان به همه نقاط فراهم خواهد شد. در این مورد نیز میتوانیم بخوبی از کمک ایران استفاده کنیم.
دلایل اصلی اینکه مذاکرات هستهای توانست با موفقیت بهپایان برسد چه بود؟ اگرچه در ابتدای مذاکرات هردو طرف نسبت بههم بیاعتماد بودند و تفاوت نظرهای بزرگی در مورد موضوعات مورد مذاکره وجود داشت.
تعیین کننده این بود که ازنظر سیاسی یک موقعیت برد – برد ایجاد شد و این تفاهم سیاسی در هردو طرف وجود داشت که دست یافتن به توافقی که منافع اساسی همه را حفظ کند امکانپذیر است. برای جامعه بینالمللی این تضمین که ایران در مسیر ساخت بمب حرکت نمیکند و برای ایران پایان تحریمها و چشماندازی برای برنامه اتمی غیرنظامیاش. وقتی توافقی بهنفع هردوطرف است، دیپلماسی میتواند با آرامش راهحل را پیدا کند؛ حتی زمانی که طرفین بهیکدیگر بیاعتماد باشند یا حتی بههم دشمنی بورزند. همین دلیل امید من به ایناست که بر سایر بحرانها در منطقه نیز میتوان فائق آمد. برای این منظور بیش از هر چیز به دوراندیشی سیاسی، شهامت و همچنین این شناخت نیاز داریم که جنگ و خشونت و تکیه بر راهحل نظامی حتی در سوریه قطعاً نه صلح و نه ثبات به دنبال خواهد داشت.
بهنظر شما چالش اصلی در اجرای برنامه اجرایی مشترک و همهجانبه در چه مواردی خواهد بود و اصولاً آیا به رعایت توافقنامه توسط طرفین خوشبین هستید؟
با توافقنامه وین همه کشورهای مذاکره کننده، بویژه ایالات متحده امریکا و ایران، ثابت کردند که: ما خواست و توان سیاسی این را داریم که به مشاجره هستهای پایان دهیم و فصلی جدید در روابط کشورهایمان بگشاییم. موضوع دیگری که مرا خوشبین میکند این است که همه طرفها نزدیک به دوسال به بیانیه ژنو پایبند ماندهاند. صداقت حکم میکند که این را هم بگویم: آزمون واقعی هنوز در پیش است. تازه از روز یکشنبه مقررات اساسی توافقنامه وین رسماً اجرایی میشود. بعد از چند ماه که طرفین تعهداتشان را در عمل و آشکارا اجرا کنند میتوانیم بگوییم که توافقنامه وین یک موفقیت بوده است. الآن نوبت ایران است که شروطی را برآورده کند که برای لغو تحریمها مورد توافق قرار گرفتهاند.
کارنامه ظریف و تیم هستهای ایران را هنگام مذاکرات چگونه ارزیابی میکنید؟
جواد ظریف، مذاکره کنندهای سرسخت است. فروش یک اتومبیل دست دوم به او قطعاً کاری لذت بخش نخواهد بود. ولی سرسخت بودن به تنهایی هنری نیست و موفقیتی هم بههمراه نمیآورد. دستاورد ویژه جواد ظریف و تیمش این بود که با پافشاری زیاد منافع ایران را نمایندگی میکردند و در عین حال با همین پافشاری در جستوجوی فضاهایی برای یافتن راهحلهایی بودند که برای دو طرف قابل قبول باشد. عامل تعیین کننده برای موفقیت همچنین این بود که از پاییز 2013، حتی در سختترین شرایط، ما همواره این برداشت را داشتیم که طرف مقابلمان صادقانه به دست یافتن به توافق علاقهمند است.
آلمان در جریان مذاکرات هستهای نقشی مؤثر در کاهش اختلاف نظرها و پایان موفقیتآمیز توافقنامه داشت. شما بهعنوان شخصیتی که در بخش عمدهای از مذاکرات حضور داشتهاید، سختترین لحظاتی را که مذاکره کنندگان با آن روبهرو بوده و خطر شکست مذاکرات راتهدید میکرد، چه مقطعی میدانید؟
اعتماد، یکشبه حاصل نمیشود. این امر نیاز به زمان دارد. ما هفتهها در ژنو، لوزان، وین و سایر محلها باهم نشستیم و اغلب شبهای طولانی به تبادل دیدگاههایمان پرداختیم. همانطور که میدانید در این مذاکرات رکوردهایی هم شکسته شد. پنهان نیست که یافتن راهحلی برای غنیسازی اورانیوم حاصل مذاکراتی سخت و مشکل بود. همین موضوع در مورد توافق در مورد اقدامات شفاف ساز هم صادق است – بالاخره همه تعهدات توافقنامه باید قابلیت کنترل داشته باشند. اینها دو موضوعی بودند که در مورد آنها در «لوزان» ساعات زیادی برای یافتن راهحل تلاش کردیم. ولی موفق شدیم راهحلی بیابیم که برای همه پذیرفتنی و قابل تحمل باشد.