مثلث ترامپ، پمپئو و بولتون در قبال ایران به دنبال خروج ایران از برجام و افزایش تنش در خاورمیانه
آفتابنیوز : سناریوهای ایران در مواجهه با سیاست فشار حداکثری امریکا چیست؟ ایران چگونه به بازگشت تحریمهای هستهای واشنگتن که نقض برجام به شمار میآید پاسخ میدهد؟ شاید برای اطلاع از پاسخ این پرسشها و پرسشهای مشابه که این روزها به موازات اوج گیری تنش دیپلماتیک تهران و واشنگتن در محافل سیاسی، رسانهای و افکار عمومی مطرح میشود باید تا فردا صبر کرد.
به گزارش آفتابنیوز؛ آن طور که منابع آگاه خبر دادهاند، رئیس جمهوری یا وزیر امور خارجه کشورمان روز چهارشنبه (فردا) و در سالروز خروج امریکا از برجام، برنامههای مرحلهای ایران برای انجام اقدامات متقابل در برابر خروج امریکا از برجام را به صورت رسمی اعلام خواهند کرد.
به نوشته روزنامه ایران، به نظر میرسد کاهش جزئی و کلی برخی تعهدات ایران و آغاز بخشی از فعالیتهای هستهای که انجام آن در چارچوب برجام متوقف شده بود، اولین گام ایران در واکنش به خروج امریکا از برجام و همچنین کوتاهی کشورهای اروپایی در اجرای تعهداتشان خواهد بود. اقداماتی که گفته شده در چارچوب بندهای 26 و 36 برجام صورت خواهد گرفت و معنای خروج از برجام از آن متبادر نمی شود. به این معنا که چاره جویی تهران برای پاسخ متقابل به کارشکنی قابل انتظار دولتمردان امریکا که چندی است روندی شتابزده به خود گرفته در قالب بهرهگیری از حق مشروع حقوقی خود در چارچوب برجام نمودار میشود.
ایران که بعد از خروج دونالد ترامپ،رئیس جمهوری امریکا از برجام انتظار بدترین سناریوهای ممکن را دارد تاکنون با پیگیری یک سیاست مداراجویانه ضمن پایبندی به تعهدات هسته ای اش، اقدام به تقویت اقتصاد و بهبود تجارت با شماری از شرکای بزرگ اروپایی و آسیایی اش کرده است تا آنها را از بازگشت به وضعیت قبل از برجام در دوران تحریمهای بینالمللی باز دارد. در واقع جمهوری اسلامی در فقدان یک سازوکار حمایتی یکپارچه از سوی شرکای برجامی اش که هنوز ابعاد عملیاتی آن پدیدار نشده است میکوشد با کارتهای خود به خوبی بازی کند تا مانع از مضاعف شدن فشارها شود. این در حالی است که ترامپ یکی از تازهترین گامهای خود برای تشدید فشار علیه ایران را همین چند روز پیش برداشته است. جایی که او با لغو معافیت اصلیترین مشتریان نفتی ایران سیاست «نفت صفر» را در قبال آن جست وجو میکند تا با تحمیل هزینهای سنگین، تهران را وادار به تسلیم کند. ترامپ علاوه بر اینها تنبیهات دیگری را برای دلسردکردن بازار جهانی از تجارت با ایران وضع کرده است تا کشورمان را در موقعیت دشواری قرار دهد. در چنین شرایطی است که مقامهای ایرانی در پی لغو معافیت واردکنندگان نفت ایران، تأکید ویژهای داشتهاند رفتارهای امریکا را بی پاسخ نمیگذارند. اما واکنشهای ایران چه میتواند باشد؟
** موضوع فیصله نیافته
بر اساس آنچه در متن برجام به توافق همه اعضا رسیده است، ایران میتواند پس از گذار از فرآیند دیپلماتیک حل اختلاف، موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنایی برای متوقف کردن کلی یا جزئی تعهداتش در چارچوب توافق هستهای قلمداد کند. چه پیش از این مسئولان دیپلماتیک کشورمان موضوع خروج امریکا از برجام و احیای تحریمهای هستهای را بر اساس راهکار پیشبینی شده در ضمیمه چهارم این توافق، دنبال کردهاند؛ یعنی خروج امریکا از برجام را به عنوان موضوع اختلافی خود از طریق کمیسیون مشترک این توافق پیگیری کرده که در نهایت به دلیل جایگاه و نفوذ حقوقی و سیاسی امریکا بی نتیجه مانده است. این چنین است که ایران میتواند بر اساس بندهایی از برجام ظرفیتهای موجود را برای در اختیار گرفتن ابتکار عمل و پیگیری یک موضع تهاجمیتر فعال کند.
بند 26 و 36 برجام بستر حقوقی لازم را برای ورود کشورمان به مرحله واکنشی تدارک دیده است. مرحله ای که بی تردید برای ورود به آن ابعاد امنیتی و سیاسی اش از سوی مراجع و نهادهای عالی رتبه نظام از جمله شورای عالی امنیت ملی مورد توجه قرار میگیرد. چه ایران نمی تواند صرفاً بر پایه ظرفیتهای حقوقی موجود تصمیم گیری کند. این برای نخستین بار از زمان خروج امریکا از برجام است که مقامهای کشورمان ورود به مرحله اقدام متقابل را متناسب با اقدام طرف مقابل و با هدف بازگرداندن آن به اجرای تعهداتش، کلید میزنند. مرحلهای که بی تردید بازگشتپذیری و فرصت جبران مافات را برای همه اعضای توافق مد نظر قرار میدهد تا بازیگران اروپایی و سایر اعضای طرف توافق را به این وادار کند که به دنبال یافتن راههایی برای جلب رضایت ایران بدون در خطر قرار دادن برجام باشند. چه اگر ایران به جایی برسد که خواهان مقابله و اتخاذ یک موضع تهاجمیتر باشد، میتواند ضمن به وجود آوردن شرایطی برای حل مسالمتآمیز اختلافات اقداماتی انجام دهد که جامعه جهانی را برای حل معضل تحریمها به تکاپو بیندازد. به عنوان مثال بهرهگیری از حق تعریف شده ایران برای اقدام متقابل در بند 26 و 36 برجام آمده است که راهکار تلافی قانونی را پیشبینی کرده است.
** بند 26 و 36 برجام چه میگوید؟
دو بند یاد شده چگونه امکان اقدام متقابل را برای ایران بدون آنکه به معنای نقض برجام تلقی شود فراهم میکند؟ بر اساس این دو بخش از برجام ایران میتواند با این استدلال که طرف دیگر با عدم پایبندی به تعهداتش، زمینه بهرهمندی آن از مزایای این توافق را مخدوش کرده است، از اجرای بخشی از تعهدات جزئی یا کلی خود سرباز زند. بند 26 برجام که منحصراً حق اقدام متقابل را برای ایران محفوظ داشته است به چنین حقی اشاره داشته است چنانکه اتحادیه اروپا و امریکا باید فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیشبینی شده در برجام، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریمهایی که اجرای آنها را وفق این برجام لغو کرده است، خودداری کنند. از این رو ایران تحمیل تحریمهای جدید مرتبط با هستهای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود. اما این تنها بند تصریح کننده حق ایران برای کاهش تعهداتش طبق برجام نیست. چه مطابق با ماده 36 برجام چنانچه ایران معتقد باشد هر یک یا کلیه اعضای گروه 1+5 تعهدات خود را طبق این توافق رعایت نکردهاند، میتوانند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع نمایند؛ به همین ترتیب، چنانچه هر یک از اعضا معتقد باشند یکی از کشورها تعهدات خود را طبق برجام رعایت نکرده است، سایرین میتوانند اقدام مشابه به عمل آورند.
اینک به نظر میرسد که ایران بعد از بی نتیجه ماندن تلاشها از پیگیری فرآیند گام به گام پروسه کمیسیون مشترک و تحقق نیافتن مطالبات برجامیاش، فرصت خود را برای انجام اقدام متقابل از همیشه مهیاتر میبیند. اگر چه هنوز پیدا نیست که اقدامات مورد نظر ایران به چه ترتیب خواهد بود و کدام بخش از اجرای تعهدات فنیاش را شامل میشود اما ناگفته پیداست که ایران میکوشد برای مواجهه مؤثر با رویکرد تقابل جویانه امریکا از اهرمهای حقوقی و سیاسی خود بدون توسل به اقدامات تهاجمی بهره گیرد تا هزینههایی را به راهبرد امنیتی و سیاسی واشنگتن علیه ایران تحمیل کند.
مکافات نقض برجام
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی نوشته است: جمهوری اسلامی ایران، آماده میشود تا اقداماتی متقابل و ابتکاراتی را برای رویارویی با نقض عهد ایالات متحده امریکا در برجام و ترک فعل دیگر طرفهای برجام، برای تامین امتیازهای ایران از توافق انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران، در شرایط کنونی لازم است به جای اقدامات عکسالعملی، ابتکارهایی در همه زمینههای ممکن، از جمله حقوقی و سیاسی، هستهای و امنیتی در سطح منطقه و اقتصادی در سطح بینالمللی به کار گیرد تا بتواند بر اساس حقوق طبیعی خود در توافق برجام، مکافات طرفهایی که از طریق نقض تعهد یا ترک فعل باعث ایجاد هزینه برای ایران شدهاند را بدهد.
حداقل دو شاخص در مورد واکنش به فشارهایی که از سوی ایالات متحده امریکا به ایران وارد میشود وجود دارد. نخستین شاخص، مساله منافع ملی و تامین آن از طریق اقدامات واکنشی است و دیگری میزان تعهد ما به میثاق و سندی که پای آن امضا کردهایم. مساله حفظ یا فروپاشی برجام، مساله کارشناسی نیست، هیچ .کارشناس یا ناظری نمیتواند به تنهایی نظر بدهد که ماندن یا خروج از برجام درست یا غلط است. این یک تصمیم جمعی، استراتژیک و بسیار حساس است که باید محاسبات دقیق و گسترده در همه ابعاد راهبردی چنین تصمیمی را در زمان لازم اتخاذ کند.(
جزئیات بیشتر)
در انتظار تهدید عملی ایران علیه آمریکا
روزنامه فرهیختگان وابسته به دانشگاه آزاد نیز در گزارشی نوشته است: در طول یک سال گذشته و پس از آنکه ترامپ دستور خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران را امضا کرد، ایران هوشمندانه و با خویشتنداری تلاش کرد این توافق را با طرفهای دیگر برجام ادامه دهد و تا به امروز هم از این تلاش دست نکشیده. در این مسیر اما هرچه ایران حسن رفتار از خود نشان داده و برای بقای برجام تلاش کرده، طرفین بهویژه سه کشور اروپایی نتوانستهاند منافع ایران را از این وفای به عهد تامین کنند و شرایط ادامه حضور ایران در این توافق را فراهم آورند. اروپاییها در این ایام با وجود اینکه از نظر سیاسی و در کلام و انتشار بیانیه حرفهای خوبی مطرح کردهاند و به دفاع از ایران و توافق هستهای پرداختهاند، ولی هیچگاه یا نتوانسته یا نخواستهاند فشارهای ایالات متحده را کنار زده و منافع اقتصادی حاصل از محدودیت فعالیت هستهای را برای ایران تامین کنند. (
جزئیات بیشتر)
جریانسازی برای مقابله با تحریم
فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل هم در سرمقالهای در روزنامه شرق، نوشته است: چند سال قبل وقتی تهدیدهای احمدینژاد با بهرخکشیدن توانمندیهای هستهای تشدید شد، مدعی شدند منظور ایران ساختن سلاح هستهای و تهدیدهای منطقهای است؛ موضوعی که منجر به صدور شش قطعنامه تحریم کذایی و الزامآور بینالمللی شد.
ایران برای خنثیسازی این فضا، به حضور جدی در مذاکره بینالمللی و امضای برجام و اثبات حسن نیت و تمایلنداشتن به ساخت بمب هستهای پرداخت. رفتار ستیزهگران در آمریکا و اسرائیل و برخی اقدامات ناهماهنگ در ایران، از همان آغاز برجام را به چالش کشیدند؛ چالشی که با توجه به مواضع متقابل دو طرف، هنوز هم ادامه دارد. متحدان عرب منطقهای اتحاد اسرائیل و آمریکا دلایل متفاوتی دارند. اینان که از اسرائیل اهانت دیده و شکست خورده و دم فروبستهاند، هرگز درباره اسرائیل احساسات صمیمانهای ندارند. اینان در 70 سال گذشته در بخش مهمی از هزینههای جنگی با اسرائیل و در التهاب و تشویشی که مانع سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشورهایشان میشد، سهیم و شریک بودهاند.
اکنون که عربستان، کویت، امارات و قطر طعم پول و امکانات حاصل از آن را چشیدهاند، دیگر به قایق تفریحی و هواپیمای شخصی و ویلاهای اروپایی دلخوش نیستند، به دنبال توسعه اقتصادی و کسب حیثیت بینالمللی از طریق اروپاییسازی جوامع خود هستند. برای این کار هزینهکردن بیشتر برای شکستدادن اسرائیل را کنار گذاشته و با بهرهمندی از گسترش ایرانهراسی از طریق لابیهای مقتدر و بهرهگیری از برخی اشتباهات داخلی ایران، کوشیدهاند مسئله قدیمی عرب-اسرائیل را به مسئله ایران-اسرائیل تبدیل کنند و ضمن تنهاگذاشتن ایران علیه آن جبهه بگیرند.
با خصوصیاتی که از دیدگاه سوداگرانه چین سراغ داریم، بعید نیست بخواهند با بازی با مهره ایران، نظر لطف آمریکا را به خود جلب کنند؛ اما مبادلات ایران و چین که در حدود یکدهم مبادلات آن کشور با آمریکاست، رقم کمی نیست که برای چین قابل گذشت باشد. منظور این نیست که ایران از تحریم آسیب نمیبیند؛ و منظور تشویق کسانی نیست که این روزها با تشویق ایران به خروج از انپیتی یا برجام، دقیقا به اهداف ستیزهجویانه آمریکا کمک میکنند؛ بلکه باید مشوق شرایطی بود که شرایط التهاب و مخاطره را که مانع اصلی توسعه اقتصادی در کشور است، از میان بردارد.(
جزئیات بیشتر)
سیاست مثلث ترامپ، پمپئو و بولتون در قبال ایران
روزنامه مردم سالی نیز نوشته است: پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا نیز در هفته های اخیر بر شدت اظهارات تهدیدآمیز خود علیه ایران افزوده است. مثلث ترامپ، بولتون و پمپئو سیاست آمریکا در قبال ایران را چگونه پیش میبرند و چه در سر دارند؟
** هدف دولت آمریکا چیست؟
ماپک پمپئو در کنار جان بولتون و شخصِ رئیسجمهور آمریکا، در ماه های اخیر، کمپین «فشار حداکثری» به ایران را پیش بردهاند. این کمپین «فشار حداکثری»، دارای دو خصوصیت است که اولین خصیصه نقش بارز و علنی دارد و بر خصیصه دوم اگرچه برخی اوقات تأکید میشود، اما فعلاً دولت آمریکا سعی کرده آن را در سایه نگه داشته و بیشتر با سیاستِ ایجاد ابهام با آن برخورد کند. خصوصیت اول در سیاست ضدایرانی دولت ترامپ، تحریم شدید و فزاینده و خصوصیت دوم تهدید به اقدام نظامی و تلاش برای تحریک ایران است. دولت آمریکا قصد دارد ظرف روزهای آتی در آستانه سالروز خروج آمریکا از برجام، تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کند. این تحریمها به احتمال زیاد، بخشی از صادرات غیرنفتی ایران را هدف خواهند گرفت. هدف دولت ترامپ از تحریمها این است که جریان ورود ارز به ایران را به کلی مختل کند تا اقتصاد ایران با فشار بیسابقهای روبرو شود. (
جزئیات بیشتر)
به شماره افتادن شکیبایی ایران
روزنامه ایراننیز در یادداشتی به قلم دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک، نوشته است: تصمیم جدید ایران، حامل این پیام به آنهاست که فروپاشی برجام بیش از آنچه فکر میکردیم به ما نزدیک است. واکنش دیرهنگام و توأم با صبر و بخشندگی ایران به تخطی از برجام، همچنان ملایم و خویشتندارانه است و گویا هنوز تلاشی درون چارچوبهای حقوقی توافق است اما در عین حال، آزمایشی برای سنجیدن ارادههای واقعی به عمل به تعهدات و باز نگه داشتن درهای مذاکرات شرافتمندانه هم هست. درهایی که یکی پس از دیگری بسته میشوند؛ باز نگه داشتن آخرین آنها به کشورهایی بستگی دارد که هنوز صلح را به جنگ ترجیح میدهند.(
جزئیات بیشتر)