وزیر جوان کابینه دولت روحانی، بر عکس تمامی وزیران، راه ارتباط با مخاطبان را با آسانترین روش، برقرار کرده است و ادبیات غیر رسمی او در ارتباط با کاربران شبکههای اجتماعی به آنجا رسیده است که وقتی در سفر به یکی از شهرستانها، کاربری او را دعوت به خوردن آب دوغ خیار میکند چند ساعت بعد تصاویر وزیر، نشسته بر سفره ساده آن کاربر جوان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. شاید بتوان گفت تا این لحظه چنین نوع ارتباطی از سوی وزیران و مسئولان با مخاطبان کم سابقه یا به نوعی بیسابقه باشد اما وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات همیشه برای متعجب کردن مخاطبان خود روشهای بسیاری دارد که هر کدام در نوع خود نادر است و میتواند تا چند روز فضای مجازی را مشغول به خود کند. حال یک روز تصویر وزیر، بچه بغل در حال سرخ کردن پیاز داغ خبر ساز میشود و روزی دیگر با توئیتی در نیم شب با مضمون «بیدارین»، به هرحال هر رفتار وزیر، واکنشهای متفاوتی را میان کاربران شکل داده است. عدهای او را مردمی میدانند و عده دیگر رفتارهایش را تبلیغاتی میدانند که قرار است راهش را برای انتخابات ریاست جمهوری باز کند. همین شائبه حضورش در انتخابات ریاست جمهوری سبب شد در زمان گفتوگو با محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به مناسبت هفته دولت، اولین سؤالی که از او پرسیده شود برنامه حضورش در انتخابات ریاست جمهوری باشد، سؤالی که لبخند وزیر جوان را به همراه داشت.
آیا شما برای ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری برنامه خاصی دارید؟
نه، رئیس جمهوری بشم که چی بشود.
مطمئن هستید؟
مطمئن که هستم، اما اگر شما برای ورودم به انتخابات اطمینان دارید بگویید که ما هم در جریان باشیم چون من از خودم اطمینان دارم.
فکر میکنید چه دلایلی باعث شده که اکثریت فکر کنند برنامه خاصی برای ریاست جمهوری دارید؟
تلاش من و تیم همراهم این بوده که قولهایی که دادهایم را سروقت اجرا کنیم. شاید همین مسأله جلب رضایت مردم را رقم زده و در همین راستا عدهای چنین تصوری در ذهن شان ایجاد شده که فلانی بهدنبال پست ریاست جمهوری است که روی این مسأله دو بحث وجود دارد یکی اینکه گفته میشود این فرد توانایی دارد و بحث دوم برنامه، که من واقعاً برنامهای ندارم، اما امیدوارم بخش توانایی که ناشی از اقدام تیمی همکاران در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است درست باشد و مردم از کار ما رضایت داشته باشند که این برای ما واقعاً خوشحالکننده است. مابقی احساس میکنم حجم تخریبی است که عنوان میکنند فلانی با کارهایی که انجام میدهد قصد برنامهریزی برای انتخابات ریاست جمهوری دارد که باز هم تکرار میکنم حقیقتاً به این مسأله تاکنون فکر نکردم چه رسد به اینکه برای آن برنامهریزی داشته باشم.
امکان دارد با گذر زمان نظر شما عوض شود و به ریاست جمهوری فکر کنید؟
ریاست جمهوری یک مسأله شخصی نیست که بشود بهصورت فردی به آن فکر کرد چرا که از نگاه من به پارامترها و اتفاقهای بسیاری وابسته است و من تاکنون برایش برنامه نداشته و حتی به سمت آن حرکت هم نکردهام.
داستان توئیتهای خاص شما در آخرین نمونه «بیدارین» چیست؟
(با خنده) کد را که نباید باز کنیم.
یعنی این توئیتها مخاطب خاص دارد؟
نه، اتفاقاً مخاطب آنها عام است.
فکر میکنید مخاطب عام پیام شما را دریافت میکند؟
بله، چرا که سطح ارتباط گرفتن با مردم خصوصاً جوانها در شبکههای اجتماعی با شیوههای سنتی امکان پذیر نیست و اگر قصدداری صحبت خاصی انجام دهی باید از روش خلاقانه استفاده کنی که این توئیتها نیز در همین راستا است.
شما غیر از جوان ترین عضو کابینه به فعالترین فرد دولت در فضای مجازی مشهور هستید آیا در فضای مجازی بهدنبال جریانسازی خاصی هستید؟
من تلاش میکنم به مردم گزارش کارهایم را بدهم و با آنها در ارتباط باشم. این کار را نیز با هشتگهایی که میزنم میتوان پیگیری کرد مثل آینده روشن، اقتصاد دیجیتال، ایران هوشمند و از همه مهمتر توجه به حق الناس که با جدیت این مسأله را پیگیری میکنم. چرا که باید به این حق توجه ویژه داشت و این مسأله از کارهای کوچک میتواند شروع و تا کارهای بزرگ ادامه داشته باشد. پس من در فضای مجازی بهدنبال جریانسازی نیستم، بلکه سعی میکنم گزارش کارهایم را به مردم ارائه دهم درعین حال از نظر و پیشنهادهای مردم نیز استفاده میکنم.
شما در توئیتر و اینستاگرام بشدت فعال هستید آیا خودتان آنها را به روزرسانی میکنید و چه مدت زمانی را طی روز صرف این شبکههای اجتماعی میکنید؟
بله به روزرسانی شبکهها تکلیفی است که برای خودم مشخص کردهام و به طور متوسط یک تا یک ساعت و نیم صرف این شبکهها میکنم و بیشتر زمانهایی که در راه هیأت دولت هستم یا بین کارها فرصتی پیش بیاید سعی میکنم توئیتر و اینستاگرام را چک کنم.
آیا این روش تعامل با مخاطبان در شبکههای اجتماعی را که خودتان در پیش گرفته اید به دیگر مسئولان هم توصیه کرده اید؟
بله، بارها.
به مرحله اجرا هم رسیده است؟
نه به آن صورت، چون برخی از مسئولان خیلی با فضای مجازی آشنا نیستند و تلاش دارند در این فضا نباشند چرا که احساس میکنند دردسر این فضا برای آنها بیشتر از نکات مثبت است. توجه داشته باشید وقتی شما در فضای مجازی ورود میکنید به نوعی خودتان را در معرض انتقاد و قضاوت قرار میدهید و باید آمادگی داشته باشید. بنابراین برخی این فضا را دوست ندارند و تمایل دارند اطراف آنها سکوت و بیخبری باشد و این مسأله به ظرفیت فردی افراد برمی گردد.
آقای جهرمی شما بهخاطر جوان بودنتان برای ارتباط گرفتن با مخاطبان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید. اگر سن شما همانند دیگر اعضای کابینه بود روش سنتی یعنی استفاده از روابط عمومی را جایگزین میکردید؟
سن بدون تأثیر نیست. البته توجه داشته باشید آشنایی با وسایل ارتباطی نوین تأثیرگذاری بیشتری دارد. خیلیها با سن بالا هم از این وسایل ارتباطی بهره میبرند اما مدل روش تعاملی من با مخاطبان یعنی ادبیات غیررسمی، پاسخ دادن به کاربران و شوخی کردن با آنها به نوعی به سن و شخصیت خودم بر میگردد.
اگر تحریمها و فشارهای ناشی از آن بیشتر شود آیا وزارتخانه تحت امر شما برای آن روزها نیز آمادگی دارد؟
ما برای بدترین شرایط سناریو داشته و برنامهریزی کردهایم، اما اگر شرایط سختتر شود حتماً تأثیر دارد. باید تلاش کنیم آن شرایط سخت را نیز تا حد امکان مدیریت کنیم.
در سفری که به تربت حیدریه داشتید اعلام کردید وزارتخانه برنامه جدی برای تأمین گوشی ارزان قیمت مورد نیاز مردم و حمایت از تولید داخلی دارد دقیقاً وزارتخانه چه برنامهای دارد؟
بهدلیل مشکلات ارزی و شرایط تحریم زنجیره تأمین تلفن همراه در کشور دچار اختلال شده به همین علت قیمت تلفن همراه افزایش پیدا کرده است. شاید شما در بین همکاران خود دیدهاید فردی با اینکه صفحه نمایش گوشیاش آسیب دیده اما به سختی با آن گوشی کار میکند چون قیمت همان گوشی چند برابر شده و اگر گوشی فردی به سرقت برود شاید توان خرید دوباره همان مدل گوشی را نداشته باشد و این مسأله روی نمودارهای ما تأثیر دارد. چون یکی از شاخصهای توسعه فناوری که ما بررسی میکنیم مثلاً تعداد خانوادههایی که کامپیوتر دارند یا تعداد افرادی که از تلفن همراه استفاده میکنند و ما مشاهده کردیم که شاخص تلفن همراه، دچار افت شده و ما نمیتوانیم نسبت به آن بیتفاوت باشیم. بههمین علت نگاه کردیم دیدیم در کشور ظرفیت داخلی برای تولید تلفن همراه وجود دارد پس بنا را بر حمایت از این شرکتها گذاشتیم تا یک گوشی مناسب و ارزانقیمت در حدود یک و نیم میلیون تومان در اختیار مردم بگذاریم.
اولین حمایت ما این بود که تعدادی از این تلفنها را گرفتیم که گوشی خودم نیز از همین گوشی است و حدود ۱۰۰ گوشی نیز با فراخوانی در اینستاگرام به علاقهمندان ارسال کردیم و در مقابل قیمت تلفن، تنها از کاربران خواستیم یک صفحه از تجربیات خود از استفاده تلفن همراه را برایمان ارسال کنند از این ۱۰۰ صفحه که کاربران ارسال کردند، ۱۰۰ مورد اشکال جدی در طراحی این تلفن همراه وجود داشت که برای تولیدکننده فرستادیم و گفتیم اگر این ۱۰۰ ایراد برطرف شود برای ورود به بازار از آنها حمایت ویژه میکنیم. حمایت ویژه هم به این صورت است که باندلش میکنیم با اپراتورها و منابع مالی را نیز پست بانک تأمین میکند و اپراتورها این تلفن همراه را به مشترکان خود عرضه میکنند و قسط از قبض تلفن همراه کاربر کسر میشود. این روش کمک میکند به عدهای که تلفن همراه نیاز دارند اما توان مالی برای خرید ندارد از این طریق بتوانند گوشی را بهصورت اقساطی تهیه کنند و نکته بعدی این حمایت باعث میشود بازار تلفن همراه داخلی نیز رونق پیدا کند.
این تلفن همراه که قرار است از تولید آن حمایت شود همان تلفن همراهی است که سیستم عامل بومی روی آن نصب میشود؟
بله روی این گوشی سیستم عامل بومی قابل نصب است.
یعنی اجباری برای نصب سیستم عامل بومی نیست؟
نه، اجباری وجود ندارد اگر کاربر علاقه داشته باشد براحتی قابل نصب است.
دولت به تازگی اقتصاد ارز دیجیتال را به رسمیت شناخته اما انجمن بلاک چین کشور اعتقاد دارد(بیشتر روی بحث تعرفه برق)این مصوبه باعث میشود فعالان این حوزه کشور را ترک و سرمایه خود را به دیگر کشورها انتقال دهند و باید مصوبه تغییر کند در غیر این صورت برای تعلیق مصوبه به دیوان عدالت اداری شکایت میکنند.
به لحاظ حقوقی برای تعرفهگذاری امکان شکایت به دیوان عدالت اداری نیست و من قصد ورود به این مبحث حقوقی را ندارم. اما ذکر این نکته ضروری است که من این تعرفه برق برای ماینرها را مقرون به صرفه نمیدانم اما در هرحال خروجی کار مهم است که دولت این کار را به رسمیت شناخته و به نوعی این شغل میتواند آزادانه شکل بگیرد. اگر مصوبه انتظارات را برآورده نکند باید گفت مصوبه قابل تغییر است.
تا پایان برنامه ششم توسعه باید۹۰ درصد روستاها تحت پوشش ارتباطی قرار بگیرند در حال حاضر وضعیت ارتباطی روستاهای کشور به چه صورتی است؟
۷۸ درصد روستاهای بالای ۲۰ خانوار در حال حاضر به شبکه ملی اطلاعات متصل هستند و ۱۲ درصد باقی مانده که در تلاش هستیم اتصال آنها نیز بزودی برقرار شود.
بر اساس ارزیابی سازمان ملل در حوزه دولت الکترونیک، گفته میشود برای سال ۲۰۱۶، رتبه ما ۱۰۶ بود و این عدد در سال ۲۰۱۸، با ۲۰رتبه ارتقا ۸۶ شد با این جهش چرا هنوز برای کاربران، دولت الکترونیک آنچنان که باید قابل لمس نیست؟
به این دلیل که ما در دنیا رتبه ۸۶ را داریم نه رتبه ۲۰ یا ۳۰ و تفاوت رتبه ۲۰ یا ۳۰ به جای ۸۶ همان تجربه مردم است. دلیل اینکه هنوز این اتفاق شکل نگرفته که مردم دولت الکترونیک را به طور خاص حس کنند این است که سرویسها از طرف دستگاههای مختلف بهصورت زنجیره دیده نشده و همچنان هر دستگاه بهصورت مستقل کار میکند و بهجای اینکه توپ را بین خودمان بچرخانیم داریم مردم را دور خودمان میچرخانیم. اگر نگاه کنید تک تک دستگاهها پیشرفت خوبی در خصوص دولت الکترونیک دارند اما با یکدیگر اتصال پیدا نکردند و اگر اتصال بوده آنچنان قوی نیست اما مهمترین کاری که ما در وزارت ارتباطات در خصوص دولت الکترونیک انجام دادیم زیر ساخت تعاملپذیری را فراهم کردیم. GSPها آمده تعدادی از دستگاهها به آنها متصل شده و بالا آمده اما زنجیر خدمات که باید روی GSP بیاید که اگر شما کاری دارید نیاز نباشد به ۲۰ دستگاه مراجعه کنید و با دولت الکترونیک براحتی انجام شود به طور کامل اجرایی نشده است.
در گفتوگوی قبلی که داشتیم ایرادی که به اجرایی نشدن کامل دولت الکترونیک داشتید همان ایرادی است که در حال حاضر نیز به آن اشاره دارید یعنی نبود اتصال کامل بین دستگاهها، در حال حاضر وضعیت به چه صورتی است آیا روی اتصالها کنترلی صورت میگیرد؟
خوشبختانه در حال حاضر میتوانیم روند رشد و تعداد تعامل دستگاهها را با یکدیگر ببینیم و گزارش ماهانه آن را برای شخص رئیس جمهوری، مجلس، قوه قضائیه و شورای عالی فضای مجازی ارسال میکنیم و آمارها روند رو به رشد را نشان میدهد.
شخصاً از روند رشد دولت الکترونیک راضی هستید؟
رضایت از نگاه من این است که در عرض یک هفته همه اتصالها صورت بگیرد. اما چون مقاومت برای تغییر وجود دارد و بر فرض منطقی دانستن مقاومت در برابر تغییر باید گفت شتاب دولت الکترونیک خوب است، اما شرایط مطلوب نیست و باید رشد کنیم.
تا پایان سال، ۱۰۶ هزار مدرسه قرار است به شبکه ملی اطلاعات اتصال پیدا کنند با این اتصال دقیقاً چه اتفاقی صورت میگیرد و این اتصال همان هوشمندسازی مدارس است؟
در هوشمندسازی مدارس ما سه لایه داریم. اول اتصال دوم المانهای هوشمند و در آخر محتوا، هوشمندسازی مدارس به این معنا نیست که مثلاً مدرسه برد هوشمند دارد یا مجهز به کامپیوتر است بلکه هوشمندسازی مدارس یعنی مدیریت را هوشمند کنیم از حضور و غیاب گرفته تا نحوه تعامل مدرسه با دانشآموزان و معلمها که هوشمندسازی مدنظر ما نیاز به آیتمهای زیرساخت، تجهیزات و محتوا دارد که طبق تفاهمی که با وزیر آموزشوپرورش داشتیم قرار شد وظیفه اتصال ۱۰۶ هزار مدرسه به شبکه ملی اطلاعات بر عهده ما باشد و ما یک مدل اقتصادی نیز تعریف کردیم که استارتاپها، خدمات مورد نیاز مدارس را بهصورت ابری تضمین و به مدارس بفروشند. پس بخش خصوصی باید لایحه خدمات را تجهیز کند و تجهیزات و تولید محتوا نیز بر عهده وزارت آموزش وپرورش است که این تفاهمنامه مورد تأیید سازمان برنامه و بودجه هم قرار گرفته است.
وقتی صحبت از هوشمندسازی مدارس به میان آمد، عدهای با مطرح کردن مدارس کپری این طرح را زیر سؤال بردند، نگاه شما در این خصوص چیست؟
بله من روی این مسأله حساس شدم به همین علت ۵ استان محروم از جمله سیستان وبلوچستان، هرمزگان، کرمان و... را بررسی کردیم که در مجموعه کل مدارس کپری این ۵ استان تقریباً ۱۷۶ مدرسه بود و فکر نکنم کل مدارس کپری کشور به ۳۰۰ مدرسه برسد و این انصاف نیست ۳۰۰ مدرسه کپری ۱۰۶ هزار مدرسه را زیر سؤال ببرد.
بهنظر من حتی میتوانیم یک عزمی داشته باشیم که این ۳۰۰ مدرسه را با مشارکت دولت و خیرین بسازیم و این برنامهای است که شخصاً بهعنوان یک فعالیت اجتماعی قصد دارم روی آن سرمایهگذاری کنم و از دیگرانی که در این حوزه فعال و شناخته شده هستند کمک بگیرم، افرادی همچون آقای «اسماعیل آذری» که بشدت برای بهبود وضعیت مدارس مخصوصاً در کهگیلویه وبویراحمد فعال هستند و کمک گرفتن از افرادی که در جامعه مؤثر هستند که بتوانیم این ۳۰۰ مدرسه را در مناطق محروم بسازم. بهطور کلی باید بگویم ما طرح هوشمندسازی مدارس را متوقف نکردیم حتی هوشمندسازی مدارس کپری را نیز جزو برنامه خودمان گذاشتیم تا ثابت کنیم پای کار هستیم و کار شدنی است.
شما بر این اعتقاد هستید که بزودی اقتصاد دیجیتال جایگزین اقتصاد نفتی خواهد شد، ایران برای رسیدن به این نقطه چه موانعی بر سر راه دارد؟
مهمترین مانع، تفکر مدیریتی حاکم بر کشور است.
این تفکر را چگونه میتوان تغییر داد؟
طبیعی است برای تغییر همیشه مقاومتی وجود دارد اما تغییر تفکر به نظرم زیاد ضرورتی ندارد بلکه باید جوانان را باور کنیم. البته همه در صحبت خوب شعار میدهند اما در عمل حاضر به همکاری نیستند.
یعنی شما اعتقاد دارید ایران پتانسیل ورود به عرصه اقتصاد دیجیتال را بهصورت جدی دارد؟
صددرصد، چون اثرات آن دیده میشود. هر اتفاقی یک نشانه دارد، وقتی در اقتصاد دنیا شاهد هستیم جای شل، بوئینگ و ایرباس را گوگل، مایکروسافت و آمازون گرفتند. یعنی در دنیا تحول دیجیتال شکل گرفته در ایران همه شاهد این تحول هستیم تا آنجا که امسال ۵ عضو اتاق بازرگانی در انتخابات از استارتاپها هستند بهعنوان نمونه شرکتی مثل «اسنپ» تقریباً ۱۵۰۰ کارمند دارد و این از عدد کارمندان شرکت «هپکو اراک» که یک شرکت قدیمی و بزرگ است بالاتر است. بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از این اپلیکیشن خدمات ارائه میدهند. شما کدام کسب وکار را سراغ دارید بتواند با این حجم خدمات ارائه کند. ما در این حوزه رشد خوبی داشتیم از نظر زیرساختی یا خدمات پرداخت الکترونیکی حتی در مواردی نمونههای داخلی توانستند با خارجیها رقابت کنند مثل «نشان» و «بلد» در حوزه نقشه، حرف برای گفتن دارند و با «ویز» در حال رقابت هستند، همه اینها یک نشانه است که باور کنیم رشد اقتصاد دیجیتال در کشور شکل گرفته و روزی ارزش این شرکتها از شرکتهای نفتی بالاتر خواهد رفت.
به نکته خوبی اشاره داشتید که اپهای ما در حوزه نقشه توانستهاند با نمونههای خارجی رقابت کنند به نظر شما چرا در حوزه پیام رسانها این اتفاق شکل نگرفته است؟
دلایل متعددی دارد و ما یک بحث جدی روی این قضیه داریم مثل جنس خدماتی که ارائه میشود از یک طرف و از طرف دیگر بحث زیرساخت اعتماد نزد افکار عمومی است، در مجموع باید گفت به همان دلیلی که شما از پیامرسانهای داخلی استفاده نکردید بقیه هم به همان دلیل استقبال نکردند.
مجلس بهعنوان دستگاه نظارتی، به اختلاف مرکز ملی فضای مجازی با وزارت ارتباطات درزمینه توسعه شبکه ملی اطلاعات ورود پیدا کرده تا آنجا که گفته میشود قرار است این مسأله به صحن مجلس کشیده بشود، دقیقاً مرکز ملی فضای مجازی در چه مواردی با وزارت ارتباطات اختلاف نظر دارد؟
ما اختلاف نظری با مرکز ملی فضای مجازی نداریم که حالا مجلس قرار است برای حل آن ورود پیدا کند. چرا که مرکز ملی فضای مجازی یک سازمان ناظر بر فعالیت ما در حوزه شبکه ملی اطلاعات است و طبیعتاً ما بهعنوان وزارت ارتباطات باید نظارت این سازمان را بپذیریم و بنا نیست که اختلاف داشته باشیم، از طرف دیگر سیاستگذاری در این حوزه نیز برعهده شورای عالی فضای مجازی است که ریاست آن برعهده رئیسجمهوری است که به نوعی رئیس ما هم محسوب میشود. بنابراین اختلافی هم با شورای عالی فضای مجازی نداریم اما در لایه اجرا که قرار است کار انجام بشود نیاز به هماهنگی با دستگاهها داریم که در اینجا به نوعی اختلافنظر وجود دارد که وظیفه مرکز ملی فضای مجازی این است که این اختلافنظر ما با دستگاهها را به نوعی حل کند.
بههرحال ما یک گزارش در خصوص شبکه ملی اطلاعات به مرکز ملی فضای مجازی ارسال کردیم که در بخش زیرساخت که وظیفه وزارتخانه ماست با توجه به سند شورای عالی فضای مجازی این شبکه چقدر پیشرفت داشته که طبیعتاً مرکز ملی فضای مجازی باید در این خصوص اظهارنظر داشته باشد که در حال حاضر این مرکز پاسخ مکتوبی به این گزارش نداده است. در مجموع وظیفه مرکز ملی فضای مجازی ارزیابی شبکه ملی اطلاعات و وظیفه ما در اختیار قرار دادن اطلاعات این شبکه است.
شاید در تنظیم گزارش برای مرکز سؤالی پیش بیاید که وظیفه ما پاسخگویی است پس ما اختلافنظری با مرکز ملی فضای مجازی نداشتیم و نداریم و آقای فیروزآبادی و تیم ایشان برایمان همیشه قابل احترام بوده و هستند. از نگاه من اگر در این میان کسی طلب شبکه ملی اطلاعات میکند حرفش سیاسی است و ما متوجه هستیم فرق حرف سیاسی با فنی را و کسی که دنبال هدف سیاسی است این توانایی را دارد که حتی دو تا دیوار را نیز با هم به جنگ بیندازد. پس وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی جای خودش را دارد.
ما مسأله شبکه ملی اطلاعات را مثل بعضیها یک دعوای سیاسی نمیبینیم بلکه بهعنوان یک تکلیف قانونی به آن نگاه میکنیم، متأسفانه عدهای در مسأله شبکه ملی اطلاعات ورود پیدا کردهاند که حتی اگر از آنها سؤال کنید شبکه ملی اطلاعات به چه معنا است قادر به پاسخگویی نیستند.
عدهای بر این اعتقاد هستند که با اجرای کامل شبکه ملی اطلاعات دسترسی کاربران به اینترنت جهانی قطع خواهد شد و شما در اظهارنظری گفتید که شبکه ملی اطلاعات به معنای بگیر و ببند نیست، آیا واقعاً خروجی شبکه ملی اطلاعات قطع دسترسی به اینترنت جهانی است؟
خیر، این یک دیدگاه کاملاً اشتباه است که عدهای اعتقاد دارند باید برای هر چیز یک نمونه داخلی بسازیم و بینالمللی آن را قطع کنیم. صراحتاً در سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات این مسأله قید نشده، بلکه تعامل با اینترنت بینالمللی بهعنوان جزء جداناپذیر از تعریف شبکه ملی اطلاعات آمده است. گفتنی است آن تعریف مقبول در شبکه ملی اطلاعات که کلمه استقلال در آن ذکر شده مفهوم همان استقلالی است که در جمهوری اسلامی ایران نیز میگوییم استقلال آزادی جمهوری اسلامی که شاید خیلیها در عرصه سیاست هم بگویند مفهوم استقلال به این معنا است که با هیچ کشوری ارتباط نداشته باشیم اما شما در عین استقلال میتوانید با همه با منافع مشترک ارتباط داشته باشید.
بهطور کلی ما در شبکه ملی اطلاعات نیازمندی روزمره مردم را چارهاندیشی کردهایم که اگر طرف مقابل، ما را از دسترسی به اینترنت جهانی محروم کرد کشور دچار اختلال نشود و این معنایش استقلال است و ما این موضوع را پیگیری میکنیم. کما اینکه وقتی امریکا اپلیکیشنهای ما را از گوشیها حذف کرد و به نوعی در اقتصاد فضای مجازی و دیجیتال ما دخالت کرد ما منفعل نشدیم بلکه دنبال راهحل بودیم، در این راستا سیستمعامل بومی طراحی کردیم که اجازه حذف اپ را نمیدهد اما این مفهومش به این معنا نیست که حالا چون سیستم عامل بومی داریم طوری آن را طراحی کنیم که دسترسی به سیستمعامل جهانی روی آن قطع باشد. به هرحال این تعارض در مفهوم همان تعارض در معنا است که بعضیها در فضای مجازی سعی در القای آن دارند ولی ما چنین برداشتی از شبکه ملی اطلاعات نداریم که تکمیل آن به معنای قطع شدن دسترسی به اینترنت جهانی است.
آیا با تغییر دولت امکان دارد تعریف شبکه ملی اطلاعات نیز تغییر کند؟
تعریف شبکه ملی اطلاعات مصوبه شورای عالی فضای مجازی است مگر دوباره در شورا معنا تغییر کند. به طور کلی مصوبه میتواند تغییر کند.
شما بر این اعتقادید موضوعی که در مورد شبکه ملی اطلاعات وجود دارد بحث محتوایی است که نیاز به مشارکت جدی و عزم ملی دارد، پیشنهاد شما برای اجرایی شدن این مشارکت چیست؟
در شبکه ملی اطلاعات همه مسائل باید تبدیل به سند و تکلیف شود. مثلاً شورای عالی فضای مجازی در لایه زیرساخت یک سند دارد که مشخص کرده وزارت ارتباطات چه تکلیفی دارد که من و همه دستگاههایم به نوعی تکلیف خودمان را در مورد شبکه ملی اطلاعات میدانیم پس در لایه خدمات و محتوا نیز باید هر چه سریعتر سند ارائه و تکالیف مشخص شود.
پس با توضیحات شما مشخص میشود در خصوص شبکه ملی اطلاعات تنها تکلیف برای وزارت ارتباطات تعیین شده است؟
بله دقیقاً و برای مابقی معلوم نیست و جالب است آنها که وظیفه دارند و به نوعی وظیفه آنها از ما مهمتر است اما چون سند ندارند مرتب از ما سؤال میکنند برای شبکه ملی اطلاعات چه کردهاید در حالی که کار ما طبق سند مشخص و تکلیف شده است.
وقتی سکانداری وزارت ارتباطات را برعهده گرفتید دقیقاً دغدغه ذهنی شما پیگیری کدام یک از کارها در این حوزه بود؟
مهمترین دغدغه من حمایت از کسب وکارها برای توسعه اقتصاد دیجیتال بود.
در حال حاضر چند درصد آن دغدغه ذهنی شما اجرایی شده است؟
مسیر رشد قابل قبولی داشته چرا که شرایط از نظر ذهنی برای مردم، مسئولان و حتی خود استارتاپها تغییر کرده و اقتصاد آنها رشد و خدمات آنها فراگیر شده و باید بگویم به هدفم برای داشتن ۵ تکشاخ فناوری در کشور در حال رسیدن هستیم.
بعد از گذشت بیش از دو سال از عمر دولت دوازدهم احساس میکنید به چه میزان توانستهاید به تعهدات خود عمل کنید؟
کار ما یک کار تیمی بوده و با وجود محدودیتهای اعتباری که داشتیم، توسعه روستاها از ۳۶ به ۷۸ درصد رسیده، اتصال ۵۰ درصد شهرها به خدمات نسل سه و چهار تلفن همراه به ۱۰۰ درصد رسیده، ۵۸ هزار کیلومتر جادههای کشور به نسل سه و چهار متصل شدهاند، محتوای ترافیک داخلی کشور تقریباً ۶ برابر شده، اپهای ایرانی از ۱۳۰ هزار به ۲۵۰ هزار رسیده و...
در مجموع تیم ما تلاش کرده مدیریت تغییر را خوب پیش ببرد و فکر میکنم سطح اعتماد مردم به وزارتخانه افزایش پیدا کرده است، ما در کارها رشد قابل توجه داشتیم اما خودمان از شرایط راضی باشیم باید بگویم هنوز راضی نیستم و اما با توجه به امکاناتی که داشتیم کار خوب پیش رفته من از تیمم راضی هستم و امیدوارم مردم نیز از ما راضی باشند.
فکر میکنید توئیتر رفع فیلتر شود؟
ما نا امید نیستیم و تلاش خودمان را انجام میدهیم.
وقتی مجلس بهشما کارت زرد داد در توئیتی نوشتید «هر چند محدودیت های بودجهای زیاده و در سال گذشته نصف بودجه تخصیص گرفت اما عملکرد دوبرابره و باز هم میشه» سؤالم این است راهکار شما برای برون رفت از کمبود بودجه و اجرای تعهدات به چه طریقی انجام میشود و چند درصد کمبود بودجه از یکطرف و تحریمها از طرف دیگر جلوی برنامهریزیهای شما را گرفته است؟
در هر صورت کمبود بودجه و تحریمها دو سد مهم هستند و کمبود بودجه ناشی از همان تحریم هاست و اثر میگذارد روی برنامهریزیها ولی به نظر من سبک مدیریت در سختیها محک زده میشود. چون شرایط عادی پول دست هر کس باشد میتواند مدیریت را انجام دهد، من در مصاحبههای قبلی هم گفتم ما کمبود بودجه را با مدیریت هزینه تلاش کردیم پیش ببریم. بهصورت علمی اگر بخواهم این مسأله را روشن کنم باید بگویم تلاش کردیم در شرایط تحریم، اقتصاد اشتراکی را بهصورت جدی اجرا کنیم. اقتصاد اشتراکی بخشی از ظرفیت اقتصاد دیجیتال است.
به هرحال ما ۱۰ محور مدیریت هزینه را در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات پیش بردیم. توجه داشته باشید بازاری که صددرصد رقم آن ریالی و ۷۰ درصد هزینه آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به ارز است دچال مشکل می شود. درست است که برخی از تجهیزات ما تولید داخل است اما برخی از قطعات باید از خارج تأمین شود و باید برای آن ارز پرداخت کنیم. وقتی قیمت ارز ۳ برابر میشود چون در آمد ما ریالی است و قیمت را ثابت نگه داشتیم و اجازه رشد قیمت را ندادیم باید به صورتی این مسأله را مدیریت کنیم به همین علت ما ۱۰ محور داشتیم و یک برنامه کامل همراه با تحلیلها، راهکارها و پیشنهادها را به کارگروه اقتصاد مقاومتی ارائه کردیم که با برخی از آنها موافقت شد و با برخی موافقت نشد. مثلاً با آزادسازی فرکانسهای ۷۰۰ و ۸۰۰ که در اختیار صدا و سیما است و یک منبع خوب مالی در این شرایط به حساب میآید موافقت نشد.
بههرحال با آن مواردی که از طرف مقامات بالادستی موافقت شد مدیریت هزینه را بهصورت جدی پیش بردیم. مثلاً صرفهجویی در هزینه تبلیغات، به اشتراکگذاری منابع اپراتورها و... این موضوعاتی بود که رعایت کردیم که بتوانیم هزینه سرمایهگذاری اپراتورها در بازار را پایین بیاوریم تا به نوعی به خاطر بالا بودن هزینه سرمایهگذاری ناشی از تحریمها، دست در جیب مردم نکرده باشیم.
بهطور کلی از برنامه و اهدافمان عقب نیستیم تنها در یک حوزه مشکل داریم آن هم اینترنت خانگی است که باید از ADSL به فیبر نوری و VDSL میرفتیم که در دو سال اخیر خیلی با آن کلنجار رفتیم و جالب است بدانید دلیل اجرایی نشدن آن مشکل مالی نیست بلکه مشکل، بازارگردانهای بازار هستند که خوشبختانه برای حل آن برنامههایی را نیز آغاز کردیم. پس در مجموع باید بگویم وزارتخانه ما بهدلیل تحریمها و کمبود بودجه از برنامههای خودش عقب نیست یعنی تحریمها و کمبود بودجه روی برنامه و اهداف ما تأثیر نداشته اما اگر پول بیشتری داشتیم، میتوانستیم کارهای بیشتری انجام دهیم.