استفاده از رهنمودهای امام خمینی در فضای غبارآلود کنونی بهترین راه برای پیدا کردن مسیر و نجات یافتن از گرفتار شدن در بیراهه است. امام خمینی در اوج قدرت و محبوبیت دوران رهبری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی گفتند: «اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و بخواهیم ایران را یک نمونه در عالم نشان بدهیم و بگوئیم یک نمونه است و یک الگو هست، با رفتن شاه درست نمیشود، با رفتن ظالمها درست نمیشود. اگر بنا باشد ظالمها رفتند و ما یک دسته دیگر جایشان نشستیم و همان کارها را به اندازهای که قدرت داریم بکنیم، ما هم همان هستیم، ما هم همان رژیم هستیم، ما هم همان ظالم هستیم. این، یک مطلبی است که همه باید بدانند و همه ملت باید بدانند.» (صحیفه امام، جلد 8، صفحه 6)
به گزارش آفتابنیوز؛ روزنامه جمهوری اسلامی با این مقدمه نوشته است: این سخن امام خمینی مربوط به خرداد 1358 است و جالب اینکه مخاطب این مطالب، جمعی از روحانیون، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اهالی کرج بودند. امام، در آن زمان هنوز در قم بودند و همانطور که یادآور شدیم، در اوج قدرت و محبوبیت قرار داشتند. توجه به همین نکات، میتواند ما را به این واقعیت ظریف رهنمون شود که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی از همان آغازین روزهای تاسیس این نظام به آفتهای حکمرانی توجه داشتند و بنا را بر این گذاشته بودند که همواره خطر بروز این آفتها را گوشزد کنند و به مسئولین و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی هشدارهای لازم را بدهند.
اصرار بر این قبیل تذکرها و توصیههای اکید و مستمر به تهذیب نفس که در تمام 10 سال رهبری امام خمینی تا لحظه شتافتن به دیدار خدا ادامه خواهد داشت، به این دلیل بود که نسبت به بازگشت خوی شاهی و استبداد و دیکتاتوری نگران بودند و این بیم را داشتند که مسئولین نظام جمهوری اسلامی نیز مانند شاهان و کارگزاران آنها از مردم غافل شوند و برای ماندن خود بر اریکه قدرت مرتکب ظلم، غفلت از مردم، فاصله گرفتن از محرومین و مستحکمتر کردن پایههای قدرت شخصی خود و غرق شدن در تشریفات و تجملات شوند.
امام خمینی میدانست که فاصله گرفتن از مردم و اسیر امور دنیائی از قبیل ریاست و قدرت و شهرت و تشریفات و تجملات شدن همان و پا جای پای شاهان گذاشتن همان. نگرانی بالاتر امام خمینی این بود که میدانستند ظلم کردن در سایه حاکمیت نظام اسلامی و مبتلا شدن کارگزاران این نظام به بیماریهائی از قبیل تشریفات و تجملات و غفلت از مردم و بیاعتنائی به محرومین، به اعتبار و حیثیت اسلام لطمه میزند که خطری بزرگتر از حاکمیت شاهان ظالم است. به همین دلیل بود که بارها هشدار دادند اگر با عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی این نظام و این انقلاب دچار شکست شود، اسلام چنان زمین خواهد خورد که تا صد سال نمیتواند سر بلند کند.
پوست قدرت، پوستین قدرتمندان و نقابهائی که صاحبمنصبان ما بر چهره دارند اگر کنار زده شوند و عملکردها با دقت بررسی شوند، همه به این نتیجه خواهیم رسید که ما هم شاه شدهایم. علامت شاهی اگر دلبستگی به القاب بود که ما هم این دلبستگی را داریم، اگر بیتوجهی به معیشت مردم بود که ما هم بیتوجهیم، اگر فاصله گرفتن از مردم بود که ما هم فاصله گرفتهایم، اگر گوش ندادن به حرف ضعفا بود که ما هم گوش نمیدهیم، اگر طبقاتی کردن جامعه بود که ما هم همین کار را کردهایم و اگر ایجاد کارخانه مستضعفسازی بود که ما هم درحال حاضر رسماً میگوئیم 60 میلیون مستضعف داریم. ما حتی حاضر نیستیم نتیجه نظرسنجیها را یک سانتیمتر دورتر از بولتنهای بکلی سری منتشر کنیم. آیا واقعاً ما شاه نشدهایم؟!
اینها به معنای این نیست که نظام جمهوری اسلامی کاری نکرده است. اصل وجود این نظام که به معنای ریشهکن ساختن رژیم منحط شاهنشاهی است، بزرگترین خدمت به ملت ایران در تمام نسلهاست. ایستادگی در برابر 8 سال جنگ تحمیلی و تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی، عمران و آبادانی چشمگیر، پیشرفتهای شگرف در زمینههای صنعتی، دفاعی، پزشکی، هستهای و... از خدمات نظام جمهوری اسلامی است کمااینکه شکوفاشدن استعدادها و میدان دادن به آنها را باید از نعمتهای بزرگ خدا در پرتو انقلاب اسلامی دانست.
باتوجه به تمام این واقعیتها نکته بسیار مهم و هشداردهنده اینست که تداوم نظام جمهوری اسلامی به حفاظت از پشتوانه مردمی نیازمند است و پشتوانه مردمی را فقط با تامین معیشت تودههای مردم میتوان حفظ کرد، کاری که متاسفانه اکنون مورد غفلت است. مسئولان باید فاصله خود با مردم را از بین ببرند، تشریفات را کنار بگذارند، با جنگ قدرت خداحافظی کنند، اجرای عدالت و مبارزه جدی با تبعیض را با اولویت در دستور کار خود قرار دهند، از پنهانکاری دست بردارند، با شفافیت کامل آشتی کنند و به حقوق مشروع عموم مردم در تمام زمینهها احترام بگذارند تا کسی احساس محدودیت در اظهارنظر نکند. در چنان وضعیتی است که مردم عدالت و آزادی را لمس خواهند کرد و با تمام توان برای همراهی با دولتمردان در جهت رشد و بالندگی کشور و تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی تلاش خواهند کرد زیرا خواهند دید که کسی احساس شاهی نمیکند و همه یکسان زندگی میکنند.
کاد الفقر ان یکون کفرا:
نزدیک است که فقر انسان را به مرحله کفر برساند...
کلینی،کافی،تهران،اسلامیه،۱۳۶۷ش،ج۲،ص۳۰۷.
منظور چیه ؟
...........
دلم واسه بچه های این مملکت میسوزه فردا جواب اون ها رو چی بدیم که این مملکت به این روز افتاده و هیچ کاری پیشرفت نمیکنه مگر فساد و حق مردم خوری.... آقا زاده ها نسل به نسل پول دار تر و ضعیف ها بیچاره تر
اگر جرات دارید: میانگین حقوق کارمندان بیت ...را با میانگین حقوق کامندان آموزش و پرورش (حتی با میانگین حقوق کارمندان دولت) را گزارش دهید.
مضافا اینکه بعد چهل سال میبایست خیلی از نابسامانی های زمان گذشته تابحال حل میشد ولی همین الان ما روستاهایی داریم که مردمانش شناسنامه ندارن !!!
من یادمه در قبل انقلاب مدارس روستایی تغذیه داشتن !!! چیزی که الان در شهرها هم نمیبینیم !!!
در شهرستان های کوچک سینما بود که الان نه تنها اضافه نشد که بسته شدن !!!
نیروی انسانی و جوان مملکت در این سال های بعد انقلاب یا فرار کردن به خارج یا شناخته نشدن و به کارهای روزمره دچار شدن و غم نان دارن و.....
لازم نبود ماهیت توحش و نان به نرخ روز خوری خود را اینگونه نشان بدهی .
کامنت منو یا کامل نشان بده یا اگر آنقدر عرضه نداری و می ترسی ...شاخت بزنه ( خاک تو سر تو و امثال تو که اسم خبرنگار را به گند کشیده ای ) کامل حذف کن حداقل دیگه بهره برداری منفی ازش نکن بی شعوررررررر
و ما در زمان شاه چقدر بدبخت بودیم و کارخانه های بزرگ نداشتیم و مردم سز کار نمی رفتن و همه بیکار و بیعار بودن و یکنفر باسواد و تحصیلکرده نداشتیم و خیلیها از راه دزدی و رانت و ژن خوب بودن به مدارج بالا میرسیدن و آقازاده ها و خانم زاده هاشون در بلاد کفر ...مشغول بودن ...؟؟؟!!!
ملت جان به لب رسیده خودمان مهم نیستند .؟
حتی راه و پول فرار نداریم.
دندانهایمان همه خراب
بیکار هستیم
تحصیلکرده عالی هستیم
شادی نداریم
آینده نداریم