این روزها که کووید ۱۹ در فاز صعودی شیوع در کشور قرار دارد، بسیاری از مردم و حتی افرادی که در سطوح مختلف نهادهای حاکمیتی قرار دارند، معتقدند این خود ما بودیم که به ویروس کرونا فرصت دادیم ایران را به عنوان میزبان انتخاب کند و به عنوان یک اپیدمی در کشور جولان دهد تا حدی که کشور را به مرز تعطیل شدن بکشاند. در این میان حالا هم که اوضاع به مراتب پیچیدهتر شده، گویا باز هم بنا نداریم این بیماری را جدی بگیریم.
موضوعی که دو روز پیش پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صراحتا به آن اشاره کرده و گفته: موضوع مهم این است که اکثر جامعه ما از مردم گرفته تا مسئولان کرونا را جدی نگرفتهایم، مثال بارز آن هم این است که خود معاون وزیر بهداشت و درمان به آن مبتلا شده است. سلحشوری حتی یک گام هم فراتر رفته و گفته است: خلاصه کلام اینکه امیدی به قرنطینه شهرها توسط دولت و مسئولان نیست و بهترین راه پیشگیری قرنطینه اختیاری، خانوادگی و فردی است؛ موضوعی که مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس شواری اسلامی هم با تکرارش مهر تایید بر آن زده است. پزشکیان هم که گویا دل پری از اوضاع کنونی دارد گفته است: کرونا شوخی گرفته شده و باید بسیار جدی با آن برخورد کرد. وی همچین گفته اگر جای وزارت بهداشت بود، از همان روز اول قم را قرنطینه میکرد و اگر قبول نمیکردند با آنها اتمام حجت میکرده که باید تاوانش را خودشان پرداخت کنند.
در چند روز گذشته تیمهای داوطلب پزشکی در نقاط مختلف کشور بارها از وزارت بهداشت درخواست کردهاند که برای گذر از این بحران نیروهای نظامی را وارد ماجرا کنند، موضوعی که پزشکیان هم با آن موافق است. به طوری که درباره آن با وزارت بهداشت صحبت کرده و خواسته است با این مسئله به صورت کاملا قاطع، دستوری و نظامی برخورد شود.
اما علاوه بر جدی گرفته نشدن این بیماری از سوی برخی مسئولان، گویا اغلب مردم هم توجه چندانی به این اپیدمی ندارند و حتی گاه در مواجهه با این بیماری دچار افراط و تفریط میشوند. گروهی علاوه رعایت بهداشت دچار ترس شدید از این بیماری شدهاند که خود میتواند مسئلهساز باشد اما گروه مقابل با حواله دادن آن به معیشت، سادهترین توصیههای بهداشتی را هم رعایت نمیکنند و گاه ممکن است علاوه بر خود افراد دیگری را هم در معرض خطر قرار دهند.
مقایسه رفتار مردم چین و ایران در مواجهه با کرونا
چند روز پیش عباسعلی وفایی، رایزن فرهنگی ایران در چین که به تازگی از چین به ایران برگشته است و شاهد مواجهه چینیها با کرونا بوده هم در مقایسه رفتار مردم ایران در مواجهه با این بیماری با مردم چین گفته انگار مردم ایران کرونا را شوخی گرفتهاند.
بنا بر گفتههای وی زمانی که گسترش ویروس کرونا در ووهان چین اتفاق افتاد، تصمیمات جدی از سوی دولت اتخاذ شد و با اینکه این اتفاق نزدیک به آغاز سال نو مردم چین بود، اما بسیاری از مراکز علمی و فرهنگی و حتی تمام پاساژها و فروشگاههای بزرگ تعطیل شد. در این مدت هم اگرچه سال نو آنها بود اما مردم رعایت کردند؛ مسافرت نرفتند و در خانههایشان ماندند.
این اتفاق حتی ورزشهای دستهجمعی چینیها را که به صورت سنتی در پارکها برگزار میشود را هم تعطیل کرد و به یک باره پکن به شهر آرام و بدون مراسم و رفتوآمد تبدیل شد و همین باعث شد تا ویروس در آنجا گسترش پیدا نکند. به طوری که در حال حاضر با اینکه آمار مبتلایان و قربانیان فروکش کرده و در برخی شهرها حتی در مراکز استانها تقریبا گسترش این ویروس به صفر رسیده، اما دانشگاهها و مدارس همچنان تعطیل است.
با این حال وفایی ادامه میدهد: آنچه من در ایران دیدم این است که انگار مردم این ویروس را شوخی گرفتهاند. قصد ترساندن ندارم، اما اگر همکاری مردم نباشد و دولت تصمیمهای بهتری اتخاذ نکند و از تجربه چین در این مقابله استفاده نکند، کشور بیشتر متضرر میشود.
وحدت فرماندهی، اطاعتپذیری را بیشتر میکند
حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ما بحرانهای مختلفی مثل سیل، زلزله و جنگ را تجربه کردهایم، اما تا به حال درگیر بحران بیولوژیکی به این شکل گسترده نبودیم میگوید: به نظر میرسد این نوع رفتار و واکنشهای متفاوت طبیعی است، چرا که افراد جامعه پیامدهای بیماری را به خوبی درک نکردهاند. البته نه فقط مردم عادی بلکه رفتارهایی که از مسئولان هم دیده میشود نشان میدهد آنها هم این بیماری را جدی نگرفتهاند و از این نظر تفاوتی بین مردم و مسئولان وجود ندارد. البته ما میبینیم که ایتالیا هم تقریبا درگیر چنین مشکلاتی است.
جاجرمی درباره مواجهه مردم چین ادامه میدهد: چین تجربه قبلی در این زمینه داشته است. از طرفی به طور کلی مردم آسیای شرقی انضباط پذیری بیشتری دارند و از نظر فرهنگی اطاعت پذیر هستند. ولی ما یک مسئله تاریخی داریم. همیشه یک شکافی بین مردم و حکومت است و این بیاعتمادی وجود دارد که یک مقدار اجرای دستورات را سخت می کند ضمن اینکه ما وحدت فرماندهی را هم در این بحران نمیبینیم.
از زمان شروع این اپیدمی بارها در مورد مسائل مختلف شاهد اظهارنظرهای متفاوت بودیم، یکی با قرنطینه موافق بود دیگری نه. حتی در چنین شرایطی به مردم توصیه میشود مسافرت نکنند و از طرف دیگر با تخصیص سهمیه بنزین نوروزی مردم را به سفر کردن تشویق میکنند. به گفته جاجرمی گرفتن پیامهای متناقض و نه حتی متفاوت نشان میدهد باید هماهنگی درونی باید بین دستگاههای حاکمیت و مدیریت جامعه وجود داشته باشد. چرا که وحدت فرماندهی و ارسال پیام یکسان، اطاعتپذیری مردم را افزایش میدهد.
جاجرمی با اشاره به اینکه این بیماری یک شبه بحران است و نیازمند انضباط است، میافزاید: این انضباط را اول باید حاکمیت در خود داشته باشد. مردم را خیلی نمیتوان ملامت کرد. چرا که مردم بر اساس پیامهایی که از حاکمیت به واسطه عملکرد آنها میگیرند رفتار میکنند.
به گفته جاجرمی امروز کشور ما به دلیل جدی گرفته نشدن این ویروس در حال هزینه دادن است و به نظر من اگر مشکل فرماندهی و وحدت درونی در سطح بالا حل شود جامعه با اطاعت از آن مشکلی نداشته باشد. چون مسئله سلامت عمومی مطرح است و بخش عمده رفتار خود را تغییر میدهند. در این میان اگر افرادی به مقررات عمل نکنند، باید با آنها برخورد کرد چرا که در حال حاضر جامعه با شزایط خاصی روبهرو است و اگر رفتارهای افراد در چارچوب قرار نگیرد ممکن است به دیگران صدمه وارد شود و ویروس منتقل شود.
آموزش درست به مردم داده نشده است
اما منصور علیمردانی متخصص بیماریهای عفونی علاوه بر این که علت رفتارهای متنوع افراد جامعه را ناشناخته بودن ویروس برای مردم میداند معتقد است که نهادهای متولی نتوانستهاند آموزشهای لازم را برای مواجهه درست با ویروس به مردم ارائه کنند.
علیمردانی میگوید: رفتار ویروس در جامعه تقریبا مشخص است و انتقال آن از نوع قطرهای است. رفتار پیشگیری از چنین بیماری کاملا برای ما مشخص است و با به کار گرفتن این روشها میتوانیم مانع گسترش ویروس در جامعه باشیم.
وی با اشاره به این که احتمال اینکه برای کرونا واکسنی ساخته شود خیلی ضعیف است و اگر هم ساخته شود تاثیری نداشته و یا کوتاه مدت خواهد بود، میافزاید: یکی از منطقهای پیشگیری این است که همه مردم با هم گرفتار بیماری نشوند تا فرصت خدماترسانی از طریق کادر پزشکی وجود داشته باشد. در حال حاضر بسیاری از مردم به دلیل اضطراب و ترس از بیماری دچار تنگی نفس میشوند که این از نشانههای نبود آموزش است.
علیمردانی میافزاید: قرار نیست جامعه تعطیل شود. تعطیلی آخرین راهکار است، قرار است بیماری را کنترل کنیم. مشکل این است که ما به مردم یاد ندادهایم با ویروس چطور رفتار کنند، گروهی از مردم این ویروس را بیش از حد ترسناک تلقی کرده و دچار رفتارهای عصبی شدند، گروهی دیگر بی خیالند. اما در این میان هستند افرادی که منطقی با ویروس برخورد میکنند که البته نشانه آگاهی افراد از رفتار این ویروس است.
چشم بادامیها مردم خودشون را در بدترین شرایط بعنوان نیروی کار می بینند.
وزارت بهداشت و درمان در این قضیه مثل همیشه فقط وزارت درمان بوده غافل از اینکه کنترل این بیماری کار معاونت درمان نیست باید معاونت بهداشتی فعالیتش رو بیشتر کند
باید اماکنی مثل پمپ بنزین ها نانوایی ها و ... که دستورالعمل رو رعایت نمیکنند باهاشون از طریق سیستم بهداشتی و ارجاع به قوقهریه برخورد بشه و جریمه بذارن براشون
یه چیز تو مایه های آقای آنتی باکتریال بود
تازه خیلی ها مجبورند کار کنند کارگرای روزمزد، زنان سرپرست خانواده و...اینا بشینن تو خونه کی خرجشون رو میده!