در ادامه شما را با زنگ خطرهایی آشنا میکنیم که در صورت مشاهدهی آنها باید به مشاور مراجعه کنید. مراجعه به یک مشاور به این معنی نیست که شما اختلالات شخصیتی دارید؛ بلکه گاهی اوقات تنها به یک شنونده آگاه نیاز دارید که حرفهایتان را بشنود و راهحلهای درست به شما بدهد.
۱. همهی فشارها را تنهایی تحمل نکنید
ما بر احساسات، چالشهای زندگی و دیگر مسائلی که باید به طور دقیق به آنها بپردازیم، مدیریت داریم. تا حد زیادی هم سعی میکنیم به درستترین شکل ممکن انجامش دهیم؛ اما چرا اینکار را میکنیم؟ اغلب ما برای اینکه بتوانیم زندگی خود یا اطرافیان را بهبود ببخشیم این مدیریت را بر عهده میگیریم. حواسمان هم نیست که گاهی به جای درست کردن، خراب میکنیم. اگر با مدیریت کردن مسائل این چنینی حال خوشی ندارید، حد تحملتان پر شده و به کمک یک مشاور آگاه نیاز دارید. دقت کنید که شاید در پردازش اتفاقات نیز دچار مشکل شوید پس اگر احساس میکنید کیفیت زندگیتان پایین آمده است، به مشاوره مراجعه کنید. او به شما کمک میکند که چگونه دست از سر خود بردارید و به جای تحمل کردن، با مسائل روبهرو شوید و شاید بتوانید آنها را حل کنید.
۲. در مدیریت استرس موفق نیستید
زندگی ذاتاً استرس زا است. شما نمیتوانید از شر تمام استرسهای زندگی خلاص شوید. در واقع مقداری استرس برای بالا بردن هوش لازم هم هست. اما اگر در مدیریت استرس خود دچار مشکل شدید، ممکن است بخواهید با کسی صحبت کنید. استرسی بودن میتواند منجر به مسائل مختلفی شود، مانند تحریکپذیر بودن (به سرعت و بدون فکر واکنش نشان دادن)، کم حوصله شدن یا ناکارآمد شدن و خشمگین بودن. مشاور میتواند به شما کمک کند با یادگیری مهارتهای مدیریت استرس این دسته از مشکلات را از ریشه در زندگی خود حذف کنید.
۳. مشکل در کنترل احساسات
مدیریت احساسات ناراحت کننده، مانند اضطراب و خشم، میتواند گاهی سخت باشد. در حالی که ممکن است شما برخی از احساسات را به خوبی کنترل کنید، در برخی دیگر ضعیف عمل کرده و ببینید که همه چیز را بهم میریزید. مشاوره میتواند به شما تکنیکهای مهار کردن خشم را یاد دهد. گاهی اوقات ریشهی خشم ما یک حرفهای ناگفته و احساسات بیان نشده است. میتوانیم حرفهایمان را با اعتماد به یک مشاور، در میان بگذاریم. این راه برای بهبود روابط نیز کارکرد دارد.
۴. مقابلههای ناسالم را برای کنترل شرایط به کار میگیریم
اعتیاد به الکل، سیگار کشیدن، استعمال مواد مخدر، داد زدن، به خود یا دیگران آسیب وارد کردن؛ حتی به احساسات خود یا دیگران، گاهی اوقات اینها راهحلهای ما برای کنترل اوضاع هستند که ما به آنها میگوییم مقابلههای ناسالم، یعنی تنها سرکوب میکنند و باید منتظر یک انفجار از دورن خود به بیرون یا از افراد اطراف به خودتان باشید. این راه نتیجهی خوبی نه برای ما دارد و نه برای دیگران. از مشاوره نترسید، از اینکه به دام راهحلهای ناسالم بیوفتید بترسید. اگر دوست ندارید کسی بداند که شما به مشاوره مراجعه میکنید، حق دارید به عنوان یک موضوع خصوصی به کسی در اینباره نگویید.