ارث گزارش کرد، محققان در کشفی قابل توجه، گروه خاصی از نورونها را مشخص کردهاند که به نظر میرسد حتی در غیاب گرسنگی، رفتارهای اجباری در خوردن (پرخوری) را هدایت میکنند.
این یافته میتواند درک ما از اختلالات خوردن را بهطور قابل توجهی ارتقاء دهد و اهداف جدیدی برای درمان ارائه دهد.
پرخوری که بهعنوان غذا خوردن اجباری نیز شناخته میشود، اختلالی است که با دورههای مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا، اغلب به سرعت و تا حد ناراحتی مشخص میشود. پرخوری ناشی از میل شدید به خوردن است، حتی زمانی که فرد گرسنه نیست. افرادی که این اختلال را تجربه میکنند اغلب در طول این دورهها احساس عدم کنترل میکنند و ممکن است به دلیل احساس شرم یا گناه مخفیانه غذا بخورند.
این رفتار میتواند منجر به مشکلات جسمی مختلفی مانند چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی شود. همچنین بهطور قابلتوجهی بر سلامت روان تأثیر میگذارد که اغلب با استرس، اضطراب و افسردگی همراه است.
علت دقیق پرخوری بهطور کامل شناخته نشده است، اما اعتقاد بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی را شامل میشود. درمان معمولاً شامل درمانهایی مانند درمان شناختی و رفتاری و گاهی دارو برای رسیدگی به مسائل روانشناختی است. مداخله زودهنگام برای مدیریت بهتر و نتایج بهبود بسیار مهم است.
این نورونها در قشر خاکستری دور قناتی مغز میانی و ناحیهای که با انواع عملکردهای بدن مانند تنظیم خلقوخوی، خواب و پاسخ استرس مرتبط است، بهعنوان سلولهای VGAT شناخته میشوند. آنها از انتقالدهنده عصبی گابا استفاده میکنند که در کنترل فعالیت عصبی نقش اساسی دارد.
علیرغم عملکردهای شناخته شده سلولهای VGAT در مناطق مختلف مغز، رابطه آنها با رفتارهای تغذیه قبلاً نامشخص بود و این پیوند بهطور کاملا غیرمنتظره توسط محققانی که بر اضطراب تمرکز میکنند، کشف شد.
فرضیه اولیه بر سلولهای VGAT متمرکز بود که ترس و وحشت را کاهش میدهند. در عوض، فعال کردن آنها باعث شد که موشها دیوانهوار به دنبال غذا بگردند.
آزمایشهای بیشتر نتایج جالبی را در رابطه با پرخوری نشان داد که موشهای تغذیهشده با فعالسازی این سلولها رفتار جستجوی شدیدی از خود نشان دادند و بیش از حد معمول غذا مصرف میکردند. برعکس، زمانی که نورونهای VGAT مهار شدند، حتی موشهای محروم از غذا نیز رفتار غذایی کمتری نشان دادند.
این کشف راههای بالقوه جدیدی را برای درک و درمان شرایطی مانند پرخوری و بیاشتهایی باز میکند.
با شناسایی مدارهای عصبی درگیر در غذا خوردن اجباری، محققان میتوانند راهبردهای نوآورانهای را برای تعدیل این رفتارها کشف کنند و کسانی که با اختلالات خوردن دست و پنجه نرم میکنند، امیدوار باشند.
این تحقیق نه تنها بر تعامل پیچیده بین مناطق مغز و رفتارهای پرخوری اشاره میکند، بلکه بر پتانسیل مداخلات عصبی هدفمند در پرداختن به غذا خوردن اجباری تاکید دارد.
نتایج این تحقیق در مجله Nature Communications منتشر شده است.