استقلال در هفته سوم پس از حدود سی هفته شکست ناپذیری به حریف خوزستانی خود باخت تا طعم تلخ شکست را پس از مدتهای طولانی دوباره بچشد.
استقلال باخت تا هجمهها به صورت جدیتری به سوی کادرفنی و حتی مدیریت باشگاه روانه شود، تا قبل از این شاید هجمهها پراکنده و جسته و گریخته بود و تنها نیاز به یک اتفاق بود تا جدیتر به نظر آید که این شکست آن را پررنگتر و واقعیتر کرد.
استقلال باخت تا موج اعتراض و گلایه و فریاد هواداران آبی به سوی جواد نکونام روانه شود، اینکه استقلال مدتهاست زیبا بازی نمیکند، اما نتیجه میگیرد، آن هم نتیجه نه به آن معنی که به هدف برسد.
این شکست صداها را بیشتر و بالاتر برد، اما استقلالیها فراموش کردند که حتی برای رسیدن به هدف هم گاهی شکست لازم است، برای رسیدن به جام حتی اگر شکست بخوری بیشتر قدر بردهایت را خواهی دانست آنگاه تجربه ات بالاتر میرود.
استقلالیها نباید فراموش کنند که پرسپولیس هم که فصل گذشته به قهرمانی رسید و توانست جام را در دو هفته پایانی از چنگ آنها در آورد در طول فصل ۲ شکست داشت، اما در هفته پایانی به صدر رسید و جام را بالای سر خود برد.