برچسب ها - محمد مهدی عبدخدایی

جستجو
سر قبر رفتیم بین من و دکتر فاطمی یک قبر فاصله بود. او آمد صحبت کرد و من ماشه را تکاندم. شلوغ شد و من اسلحه را روی قبر انداختم. شخصی به نام عباس گودرزی بود که آمد اسلحه را بردارد. همه سر او ریختند و من هم فریاد می زدم الله اکبر. پاسبان‌ها من را از دست مردم که مرا می‌زدند بیرون کشیدند در یک ماشین من را سوار کردند و مرا به شهربانی آوردند .
کد خبر: ۲۸۶۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

کد خبر: ۵۸۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۸۵/۱۲/۲۰

کد خبر: ۵۰۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۵/۰۶/۱۴

کد خبر: ۴۸۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۸۵/۰۴/۰۴

کد خبر: ۴۷۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۵/۰۳/۲۳

پربحث ترین عناوین